بیطرفی سینمای مستند؛ امری محقق یا رویایی دست نیافتنی؟
به گزارش خبرنگار سینمایی بارز نیوز در حالی که چیزی کمتر از یک ماه به شروع شانزدهمین جشنواره سینمای مستند نمانده است، نگاهی به این سینما نشان از اهمیت روزافزودن آن دارد. سینمای مستند فرصتی است تا لایه های پنهان موضوعات جامعه دیده، شنیده و تحلیل شوند. نمایش واقعیت آن گونه که هست، کارویژه مستند و سینمای آن است که البته این نمایشِ «آن گونه که هست» بستگی مستقیم با قدرت و تجربه فیلمساز دارد. سینمایی که هرآنچه بی طرف تر واقعیتی را به تصویر بکشد، بیشتر می تواند تجربه ارتباطی درست بین سوژه و مخاطب را محقق ساخته و منشا تغییرات مثبتی در جامعه گردد.
مستندها در حداقل ترین حالت می توانند آگاهی بخش باشند و توجه بخشی از جامعه را به مسئله ای جلب کنند و در حداکثرترین شکل خود می توانند منجر به رقم زدن یک تغییر شوند؛ چه غایتی بهتر و بزرگتر از ایجاد یک تغییر را می توان برای یک فیلم مستند برشمرد؟ این که یک فیلم بتواند یک زندانی محکوم به حبس ابد را از زندان بیرون کشد، آن هم کسی که زمان زیادی را در زندان گذرانده است مگر می تواند اتفاق کوچکی باشد؟
خط آبی باریک (انگلیسی: The Thin Blue Line) فیلمی مستند به کارگردانی ارول موریس است که در سال ۱۹۸۸ منتشر شد. این فیلم داستان رندل دیل آدامز، مردی که به جرم قتلی که مرتکب نشده، متهم به حبس ابد است را به تصویر میکشد. پس از انتشار این فیلم مستند پرونده آدامز بازبینی شد و حدود یک سال پس از نمایش فیلم از زندان آزاد شد.
در واقع سینمای مستند شرایطی برای اصلاح اشکالاتی که به شکل های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در جامعه ما وجود دارد را فراهم ساخته است. البته یکی از مهمترین دغدغه ها در تولید مستندها به ویژه در مورد موضوعات حساس، بی طرفی فیلمساز است. این که فیلمساز تا چه اندازه می تواند خود را از وسط یک روایت بیرون بکشد و اجازه دهد تا سوژه خود به نمایندگی از خودش حرف بزند، اظهار نظر کند و با مخاطب ارتباط برقرار سازد.
میتوان به موضع بیطرف در سینمای مستند نزدیک شد
محمدصادق جعفری کارگردان مستندساز و عضو انجمن مستندسازان سینمای ایران در گفت وگو با خبرنگار سینمایی بارز نیوز در توضیح این مطلب که تا چه اندازه می توان اصل بی طرفی در سینمای مستند را رعایت کرد و به آن وفادار ماند، گفت: درست است که نمیتوانیم کاملاً بی طرف باشیم اما زمانی که شما با رویکردی بی طرفانه در تولید نوع فیلمهایتان وارد موضوع میشوید، ناخودآگاه موضعی در قبال موقعیتهایی که در آن قرار میگیرید، نخواهید داشت.
خالق مستند مجموعه بحران (۱۳۸۰) افزود: سال ها پیش فیلمی ساختم که موضوع آن در مورد طرح حجاب بود. زمانی که این فیلم را تولید میکردم، تلاشم این بود که نه با موضع موافق این موضوع وارد شوم و نه موضع مخالف و در واقع موضع هر دو طرف را در فیلمم ارائه کنم و واقعیت موجود را به تصویر بکشم. ناخودآگاه ممکن است که من در طول تولید فیلم به لحاظ شخصی با موضعی نزدیکتر بوده باشم اما تلاش کردم تا موضع شخصی خودم را در فیلم دخالت ندهم.
جعفری اظهار داشت: واقعیت این است وقتی که منِ مستندساز تحقیق میکنم و یک موقعیت و شرایطی را نسبت به موضوع موردنظرم پیدا میکنم، خواسته یا ناخواسته با بسیاری از واقعیتها روبرو میشوم و ناخودآگاه از نظر ذهنی به یک حوزه نزدیک میشوم اما تلاش برای این که بتوانیم فیلمی بسازیم که موضع ما مستقیم دیده نشود، میتواند ما را به بی طرفی نزدیک سازد.
کارگردان مستند مردمانی از کویر (۱۳۹۳) تاکید کرد: وقتی هر دو طرف یک موضوع، حرفهای خود را در گزارش ما به عنوان مستندساز، ببینند و بشنوند، میتوان به یک واقعیت بی طرف نزدیک شد.
بیطرفی در سینمای مستند فقط یک ادعاست
رضا خوشدل راد اما در جواب همین پرسش پاسخ دیگری داد و بیان کرد که بی طرفی در تولیدات مستند چیزی بیش از یک ادعا نیست: ادعای سینمای مستند این است که سندی از واقعیت موجود را بدون دستکاری ارائه میدهد ولی در واقعیت هر فیلمساز یا کارگردان یا حتی یک گزارشگری که از یک موضوع مشخص، تصویر یا گزارشی ارائه میدهد، برای بیان یک موضوع در واقعیت دستکاری میکند.
کارگردان مستندهای الفبا (۱۳۹۳) ادامه داد: یعنی همین تنظیم دوربین پایینتر از سوژه، بالاتر از سوژه و یا همطراز با سوژه، سه معنی مختلف دارد. در نهایت این موجب میشود که شما در واقعیت موجود دستکاری میکنید. به همین دلیل سندیت در معنای ناب کلمه، آن گونه که در متون یا در پژوهشها آمده است، وجود ندارد.
خوشدلراد تصریح کرد: ما روایت یک نفر را از یک ماجرا داریم که ممکن است وقتی همان سوژه یکسان به کارگردانی دیگر سپرده شود، خروجی آن چیز دیگری باشد. بر این اساس واقعیت، تغییر نمی کند بلکه فرد پشت دوربین عوض شده است. در نتیجه سینمای مستند، آینه تمام واقعیت نیست و خیلی هم نباید توقع چنین موضوعی را داشت.
وی افزود: همچنان که در سالهای اخیر قصه گویی، بیشتر در سینمای مستند برجسته شده است و این مشاهده من از آثاری است که در این مدت اخیر در سمت داور و مانند آنها را دیدهام. در قصه گویی شما روایت زندگی خودتان را با دیدگاه خودتان به تصویر میکشید، به همین دلیل اگر با خواهر و برادر همین فرد مصاحبه کنید، احتمالا حقیقت یا روایت دیگری بیان شود.
کارگردان مستند قصه های آب (۱۳۹۶) گفت: البته باید بگویم که درستش همین است و باید بپذیریم که ما در تولید سینمای مستند، آینه تمام نمای واقعیت نیستیم. یعنی فیلم ما سندی از روزگارمان به روایت فردی مشخص از موضوعی معین است. در نتیجه باید گفت این بی طرفی نمیتواند وجود داشته باشد و انسان بی طرف نداریم.
وی ادامه داد: در واقع نمی توان نقش مستندساز و نوع طرز فکر او را در تولید یک مستند (هر اندازه که ادعای بیطرفی داشته باشد) نادیده انگاشت. چرا که معمولا شیوه خاصی از طرز فکر است که توجه فردی خاص را به موضوعی مشخص برانگیخته؛ اما از سوی دیگر خروجی آثار را می توان در طیفی از تلاش یک فیلمساز برای ارائه شکلی از واقعیت با کمترین دخل و تصرف در نظر گرفت. بر اساس این مفهوم تولیدات مستند از این منظر که تا چه اندازه به سوژه اجازه می دهد که خودش به جای خویش حرف بزند و با مخاطب ارتباط برقرار کنند بسیار با هم متفاوت هستند.