به عرصه بازیگری بازخواهم گشت/هنوز هم به هنرو بازیگری علاقه مندم
قصه ای که هنوز هم که هنوزه نوستالژی مردم و خاطره هایی را ازخود به جاگذاشته قصه ای که برپایه کتاب قصه های مجید ساخته شد قصه ای که پسرکی به نام مجید با مادربزرگ خودش زندگی میکرد حال این پسرک در شهرداری اصفهان مشغول به کاراست.
وی از زندگیش می گوید:
ازسال80 وارد شهرداری شدم و چون متاهل شده بودم و باید درآمدی داشته باشم که دربین چند گزینه ای که برای استخدام وجود داشت شهرداری را انتخاب کردم و دربخش فرهنگی و هنری مشغول به کارشدم.
مجید قصه های ما می گوید : چون در شهرستان چندان کاری ساخته نمی شود و همه امکانات در تهران وجود دارد و پیشنهاد هایی که می شد واقعا پیشنهاد های خوبی نبودند و برای همین شغل اصلیم شهرداری شد و فکرمیکنم 20سال عمرخود را بیهوده درشهرداری گذراندم چراکه هنوز هم به هنر و بازیگری علاقه دارم.
او از حس درونی نسبت به هنر و بازیگری میگوید:
تصمیم دارم کارشهرداری را رهاکنم و به دنبال علاقهی ذاتی خود بروم.
من درسال84بعد از قصه های مجید مجدد کاربازیگری را انجام دادم و بعد ازبازگشتم دوباره به عرصه بازیگری پس از چندین سال دوباره کارم را با اقای پوراحمد شروع کردم و دراین چندساله باهم درارتباط بوده ایم.
وی در پایان گفت: درحال ادامه تحصیل هستم ومیخواهم تامقطع دکتری بخوانم و به مردم این نوید را میدهم که دوباره به تلویزیون بازخواهم گشت چرا که حیف است در یک جایی مشغول باشی که هیچ علاقه ای درآن نداشته باشی.