محمدحسن نجمی: با پایان یافتن انتخابات هشتم تیر و مشخص شدن نتایج آرا، برای دومین بار در تاریخ جمهوری اسلامی، کار انتخابات ریاست جمهوری اسلامی به دور دوم کشیده شده است؛ نخستین بار سال ۱۳۸۴ بود که محمود احمدینژاد پیروز انتخابات دور دوم در رقابت با اکبر هاشمی رفسنجانی اعلام شد و حالا بعد از ۱۹ سال دوباره چنین شرایطی پیش آمده است؛ این بار سعید جلیلی و مسعود پزشکیان در چنین شرایطی قرار دارند.
جدال ستادهای قالیباف و جلیلی بعد از انصرافی کاندیداهای پوششی – روکشی
ترکیب نامزدهای جریان موسوم به «جبهه انقلاب»، از ابتدا گویای این موضوع بود که حداقل دو تن از آنها برای پوشش دادن به نامزدهای اصلی و روکش شدن برای آنها برابر ضربات رقبا بودهاند؛ که البته این امر هم طبق پیشبینیها جلو رفت و دو نامزد پوششی-روکشی به نامهای امیرحسین قاضیزاده هاشمی و علیرضا زاکانی یک روز قبل از رایگیری اعلام انصراف کردند.
پس از این کنارهگیریها بود که هواداران و بخصوص چهرههای ستادی و شاخص قالیباف و جلیلی اقدام به ایجاد فشار رسانهای سنگینی بر طرف دیگر کردند؛ هر دو طرف آنچه در توان داشتند برای تشدید فشار رسانهای بر دیگر نامزد این جریان به میدان آوردند؛ خبرسازیهای متعددی از سوی دو طرف صورت گرفت و به خصوص نزدیکان جلیلی مرتب تلاش داشتند تا قالیباف را در موضعی قرار دهند که خودش اعلام انصراف کند.
اما دو طرف که از یک جریان بودند، نتوانستند با همدیگر به زبان مشترکی برسند و همین امر باعث شد تا شکاف بین طیف موسوم به «جبهه انقلاب» بیش از گذشته شود. با اعلام نتیجه نهایی رایگیری، مشخص شد که قالیباف کمی بیش از ۳ میلیون رای دارد و جلیلی هم کمی بیش از ۸ میلیون.
بدنه اجتماعی آنها که به اندازه همین حدود ۱۲ میلیون رای است، پس از پایان روند انتخابات در شبکههای اجتماعی به تندی به طرف دیگر تاختند و آن طرف را مقصر اصلی کشیده شدن انتخابات به مرحله دوم دانستند.
نکات نهفته در بیانیه قالیباف بعد از شکست
در این شرایط که جلیلی و پزشکیان راهی مرحله دوم انتخابات شدهاند، صبح روز شنبه قالیباف اقدام به انتشار بیانیهای کرد که طی آن حمایت خود از سعید جلیلی را اعلام کرد. در بین سطور این بیانیه چند نکته نهفته است.
قالیباف در این بیانیه سعی کرده تا تنها حمایت از سعید جلیلی را اعلام کند و کوچکترین تمجید و تقدیری از او بیان نکند؛ بر خلاف رویه مرسوم در سیاست ایران که در چنین بیانیههایی معمولا با تمجید از سوابق و عملکرد مخاطب همراه است.
البته اینکه قالیباف بدون کوچکترین اشارهای به این موضوعات، اصطلاحا تنها به اعلام حمایت خشک و خالی از جلیلی بسنده کرده است، میتواند ناشی از این باشد که جلیلی کارنامه عملکرد و سابقه خاصی ندارد؛ موضوعی که قالیباف خودش هم در طول دوران تبلیغات انتخابات چندین مرتبه به آن اشاره کرده بود. مثل این جمله که گفته بود «نباید رئیسجمهوری بیاید که تازه بخواهد ایدههایش را تمرین کند، کارنامۀ لازم را نداشته باشد».
تفاوت ها بین حمایت قالیباف از رئیسی در ۹۶ و جلیلی در ۱۴۰۳
به غیر از تقدیر، نحوه خطاب قرار دادن جلیلی از سوی قالیباف، اگر با نحوه حمایت او از ابراهیم رئیسی پس از کنارهگیریاش در انتخابات ۹۶، قیاس شود، تقاوتهای چشمگیری قابل مشاهده خواهد بود.
قالیباف در آن بیانیه، برای خطاب کردن رئیسی، از واژگان «برادر ارجمندمان حجتالاسلاموالمسلمین ابراهیم رئیسی» استفاده کرده بود؛ در حالی که برای حمایت از جلیلی تنها به «آقای دکتر جلیلی» بسنده کرده است. همین موضوع یکی از نشانههای تفاوت نگاه قالیباف نسبت به دو فردی است که در دو مقطع از آنها حمایت کرده است.
از سوی دیگر، در بیانیه حمایتی سال ۱۳۹۶، قالیباف تاکید داشت که «مبارزه تازه آغاز شده است»؛ در حالی که در بیانیه اخیر او، تاکید شده که «راه هنوز پایان نیافته است». به عبارت دیگر، قالیباف در سال ۹۶، خود را در کنار رئیسی برای ادامه راه میدید؛ اما در بیانیه روز شنبه، تنها به تمام نشدن راه یعنی راه انتخابات اشاره شده است؛ که نشانه دیگری است از تفاوت نگاه قالیباف به رئیسی و جلیلی.
ادای احترام به پزشکیان
همچنین قالیباف در بیانیهاش نسبت به مسعود پزشکیان ادای احترام کرده است؛ روندی که در چنین بیانیههایی کمتر سابقه داشته است. به عبارت دیگر قالیباف خواسته در عین اینکه از جلیلی حمایت میکند، نسبت به رقیب جلیلی، احترام قائل شود و نخواسته بیانیهاش را کامل در اختیار جلیلی قرار دهد و گوشهچشمی به پزشکیان نیز دارد. گرچه نسبت به اطرافیان پزشکیان تعریضهایی کرده، اما ابراز احترام به شخص او، برای جلیلی معنای زیادی دارد.
و البته طعن و کنایه ها در سطور یک بیانیه…
اما نکته قابل توجهتر نسبت به موارد قبلی، طعن و کنایههایی است که در بخشهای زیادی از متن بیانیه دیده میشوند. یک بخش از این موارد مربوط میشود به بیان گلایه از برخوردهایی که با او و هوادارانش شده است.
در این بخش، قالیباف به «فشارهای غیراخلاقی» اشاره کرده که بر حامیان سرشناس او وارد شده است. در جریان روزهای تبلیغات انتخابات، میان کمپینهای انتخاباتی قالیباف و جلیلی، بر سر اینکه فلان شخصیت از قالیباف حمایت کرده یا از جلیلی، درگیریهای سنگینی درگرفته بود. آنها با تصور اینکه حمایت چهرههای مذهبی و دینی تاثیر زیادی روی سبد آرای آنها دارد، سعی داشتند اینگونه نشان دهند که آن چهره سرشناس از کمپین آنها حمایت کرده است.
قالیباف در بخش دیگری از بیانیهاش آورده «از همه حامیان خود که مظلومانه، تحت بیشترین فشارها و تخریب های همه جانبه برای بازگرداندن گفتمان عقلانیت انقلابی و کارآمدی شبانه روز تلاش کردند تشکر فراوان می کنم و اطمینان دارم مورد لطف شهدا مخصوصا شهید سلیمانی قرار گرفتهاند.»
در این کلمات قالیباف حامیان خود را مظلومانی معرفی میکند که تحت بیشترین فشارها و تخریبها قرار داشتند؛ تا اینجا مشخص نیست که حامیانش از طرف چه کسانی تحت فشار و تخریب بودهاند. اما در کلمات بعدی بلافاصله مشخص میکند؛ او میگوید این تخریبها و فشارها در راه «بازگرداندن عقلانیت انقلابی و کارآمدی» بوده است؛ «عقلانیت انقلابی» کلیدواژهای است که قالیباف در سخنرانیهای گوناگونی که داشته، برای اشاره به تندروها استفاده میکرده است؛ قالیباف معمولا این واژه را در کنار واژه «سوپر انقلابی» قرار میدهد تا روشنتر بتواند منظورش را برساند.
«کارآمدی» نیز از کلیدواژههایی است که قالیباف در طول انتخابات، برای طعنه و کنایه به جلیلی استفاده میکرد. «مدیر کارامد»، «مدیر دارای کارنامه» و کلماتی از این دست همواره از سوی قالیباف و اعضای کمپین او تکرار میشدند که تلویحا جلیلی را هدف قرار میداد. چرا که در بین نامزدهای اصلی(و نه پوششیها) فقط جلیلی بود که سابقه کار اجرایی نداشت و مهمترین سابقهاش به دوران دبیری شورای عالی امنیت ملی بازمیگردد که باز هم در زمره کار اجرایی قرار نمیگیرد.
از سوی دیگر، جلیلی نیز بعضا با استفاده از این کلمات طعنهای به قالیباف میزد؛ مانند این جمله که گفت « مقام ریاست جمهوری مقام اجرا به معنای پیمانکاری نیست، جایگاه تشخیص و تصمیم است». در ارتباط با این بخش میتوان گفت منظور قالیباف از «تخریبهایی که در راه بازگرداندن عقلانیت انقلابی و کارآمدی» بر حامیانش تحمیل شده است، نه متوجه کمپین خارج از جریان موسوم به «جبهه انقلاب»، که متوجه کمپین کناریاش در «جبهه انقلاب» میشود.
در مجموع بیانیه قالیباف را میتوان بیانیهای جهت از سر باز کردن فشارها برای حمایت از جلیلی دانست و بیشتر به محلی برای ابراز گلایه و کنایه زدن به همان کسی شده که از او حمایت کرده است!
۲۷۲۷