افادههای حرفهای، قراردادهای آماتور!
ایمان گودرزی؛ علیرضا بیرانوند فسخ کرد! جمله ای آشنا که در دو سال اخیر در . ها دیدهاید! نه فقط بیرانوند بلکه بازیکنان و مربیان زیادی را در فوتبال ایران داشتیم که با توجه به قراردادی که با باشگاه بسته اند خیلی راحت و بدون هیچ غرامتی قراردادشان را یک طرفه فسخ می کنند و باشگاه را با چالش جدیدی روبرو می کنند. این مساله در سالهای گذشته بیشتر از سوی بازیکنان و مربیان خارجی دیده میشد و جالب این که در اغلب موارد هم قانون به آنها حق میداد و باشگاهها محکوم به پرداخت جریمه هم میشدند.
فوتبال ایران حدود 20 سال است که ظاهرا نام حرفهای به خود گرفته اما در باطن هنوز بسیاری از اتفاقات فوتبال ایران با فوتبال روز دنیا فاصله زیادی دارد و تلاشی هم برای کم کردن این فاصله وجود ندارد. یکی از مسائل مهم فوتبال ایران موضوع قراردادها است که باعث شده هرسال در فصل نقل و انتقالات تیمها و هوادارانشان روزهای سختی را برای حفظ بازیکنان خود بگذرانند و مشاهده شده که ستارگان لیگ برتری خیلی راحت از تیمهای خود جدا میشوند.
چند فصلی است که بازیکنان و مربیان ایرانی هم در قراردادهایشان بندی را لحاظ میکنند که بتوانند بر اساس آن قرارداد را به صورت یکطرفه فسخ کنند. البته که امکان فسخ یکطرفه هم به این آسانیها نیست و مراحلی دارد که باید طی شود. اما از آنجا که اغلب باشگاههای ایرانی در ایفای تعهدات مالی دچار مشکل هستند امکان فسخ یکطرفه قرارداد وجود دارد. این اتفاق معمولا باعث ایجاد اختلاف بین باشگاهها با بازیکنان و مربیانشان می شود. چرا که در برخی موارد قانون فاقد صراحت است و هر کدام از طرفین تفسیر خودشان را از قانون دارند. البته این اختلافات از شفاف نبودن رقم قراردادها هم ناشی میشود. اما سازمان لیگ در تلاش است تا با تصریح قانون، بتواند این مشکلات را به حداقل برساند. حالا اتفاقی که برای علیرضا بیرانوند و باشگاه پرسپولیس افتاده است همین است. بیرانوند معتقد است باشگاه پرسپولیس به قرارداد عمل نکرده است و به همین دلیل او حق داشته قراردادش را فسخ کند اما باشگاه پرسپولیس ادعای بیرانوند را رد و از این بازیکن شکایت کرده است.
سالها قبل قرارداد اغلب بازیکنان یک ساله بسته میشد و آنها ترجیح میدادند در پایان هر فصل درباره مبلغ قرارداد خود گفت و گو کنند تا مبادا از حیث مبلغ قرارداد متضرر شوند. در سالهای اخیر اما قراردادهای یک ساله کمتر از قبل بسته میشوند ولی همچنان دست بازیکنان برای جدایی از باشگاهها باز است. در واقع قراردادهای کوتاه مدت جای خود را به قراردادهای مشروط و همراه با بند فسخ داده و بازیکنان در پایان فصل با پرداخت مبلغی میتوانند از تیم خود جدا شوند. وجود بندهای فسخ در فوتبال روز دنیا هم موضوع چندان عجیبی نیست، مثلا در فوتبال اسپانیا براساس قوانین قرارداد تمامی بازیکنان باید دارای بند فسخ باشد؛ وجو بند فسخ بود که در سال 2017 باعث شد نیمار با مبلغ سرسام آور 222 میلیون یور از بارسلونا به پاریس برود. در این بین یک تفاوت عمده میان بند فسخ قرارداد بازیکنان تیمهای اروپایی و تیمهای ایرانی وجود دارد و ان هم مبلغ تعیین شده است. در فوتبال اروپا مبالغ بندهای فسخ معمولا به گونهای تعیین میشوند که تیمهای دیگر به آسانی نتوانند آن را پرداخت کنند و در صورت پرداخت هم باشگاه چندان ضرر نمیکند و با سود به دست آمده میتواند چند بازیکن جایگزین جذب کند اما در فوتبال ایران گاهی مبلغ بند فسخ حتی از دستمزد یک فصل بازیکن هم کمتر است و او به آسانی میتواند با پرداخت آن جدا شود.
به طور مثال امید نورافکن که سالها در تیمهای پایه استقلال حضور داشت و در این باشگاه رشد کرده بود در سال 97 با مبلغ 50 هزار دلار از این باشگاه جدا شد و به شارلروا پیوست. این در حالی است در همین تابستان لیونل مسی با وجود تمایل شدید به جدایی به خاطر بند فسخ 700 میلیون یورویی نتوانست از بارسلونا جدا شود. مبلغی که تقریبا ده برابر دستمزد یک فصل ستاره آرژانتینی است و هیچ تیمی توان پرداخت آن را ندارد.در واقع مشکل اصلی فوتبال ایران در حوزه قراردادها عمل نکردن به تعهدات و عدم اشراف مدیران به قوانین و مقررات و همچنین عدم حضور افراد حقوقی در بستن قرارداد است که به همراه زرنگی بعضی از مدیربرنامهها باعث امضای قراردادهای یک طرفه به سود بازیکنان و وجود بندهای جدایی عجیب میشود و ضررر و زیان بسیاری به تیمها وارد میکند. در کنار این موضوع مدیران فوتبال ایران بدون توجه به منابع در دسترس خود اقدام به امضای قراردادهای سنگین میکنند و وقتی زمان عمل به این تعهدات میرسد اغلب آنها در باشگاه حضور ندارند و مدیر بعدی است که باید به این تعهدات عمل کند که او هم معمولا نمیتواند این کار را انجام دهد و این دور باطل ادامه پیدا میکند.
257 251