آزاده رحیمی: «مردم ایران ۴ بعدازظهر به بعدِ روز رأی گیری پای صندوق های رأی می آیند» این پاسخ کوتاه و قابل تأملی است که ابراهیم فیاض تحلیلگر سیاسی و جامعه شناس به سوالی درمورد مشارکت در انتخابات و دغدغه نبودن انتخابات در زندگی روزمره مردم می دهد.
به گفته فیاض، رییس جمهور ایران ساعت چهار بعدازظهر به بعد روز انتخابات و رأی گیری انتخاب و تعیین می شود.
او که با خبرگزاری خبرآنلاین گفتگو کرده، بر این باور است که صداوسیما در کشور ما این گونه فکر می کنید که انتخابات یک پروژه یک ماهه است و به مردم هیجان وارد کند تا پای صندوق های رأی بیایند از سوی دیگر وقتی هیجان اضافی به جامعه وارد شود هم نتیجه آن مانند انتخابات ۸۸ است؛«وقتی فضا هیجانی شود و یک طرف ببازد وضعیت به گونه دیگری خواهد شد مثل بازی های پرسپولیس و استقلال خواهد شد که طرف پیروز با آمبولانس به خانه اش می رود.»
او گریزی هم به تهمت و دعوای کاندیداها در جریان مناظرات می زند و می گوید؛«مردم دیگر عوام نیستند بلکه تحصیلکرده و هوشیار هستند حتی سر یک فرد ۹۰ ساله که تاریخ دوره پهلوی و انقلاب را دیده که هیچ بلکه سر جوانان و نوجوانان دبیرستانی را هم نمی توانند کلاه بگذارند.»
در ادامه مصاحبه ابراهیم فیاض تحلیلگر سیاسی و جامعه شناس را با خبرگزاری خبرآنلاین می خوانید:
*********
*آقای فیاض! حدود دو هفته از تبلیغات انتخابات می گذرد به نظر می رسد آن شور و شوق و هیجان انتخاباتی که بین مردم باید ببینیم را شاهد نیستیم در واقع به نوعی انتخابات دغدغه احزاب و سیاسیون است و دغدغه مردم نیست چگونه می توان و در واقع راهکار شما برای اینکه انتخابات را به متن زندگی مردم بیاوریم چیست؟
مردم سالاری یا دموکراسی در دراز مدت تقریبا به نوعی ابتذال کشانده میشود به عنوان مثال آمریکا که مهد دموکراسی بوده و دموکراسی در آنجا پدید آمده است رقابت بین کسانی است که یکی دچار مشکلات روانی شدید و دیگری در دادگاه های آمریکا به عنوان مجرم شناخته شده است. در واقع این وضعیت دموکراسی آمریکا با آن همه ادعا است.
در دراز مدت انتخابات تخصصی می شود
به گفته افلاطون و دیگران، دموکراسی در درازمدت به ابتذال کشیده می شود هرچند در این باره، کارل پوپر مشهور با این قضیه درگیر است. بنابراین این سیر طبیعی است. در درازمدت انتخابات، تخصصی می شود یعنی عملا سیاسیون و احزاب سیاسی به آن اقبال خواهند داشت مانند آمریکا که تقریبا مشارکت بسیار کم است بدین گونه که مردم عادی چندان که باید حضور نخواهند داشت و حتی نمی دانند چه کسی رییس جمهور است چراکه به زندگی روزمره شان مشغول هستند و آن اندازه که سلبریتی ها و بازیگران سینما و خواننده هایشان را می شناسند رییس جمهور خود را نمی شناسند.
از سال ۸۸ وارد مقوله تخصصی شدن انتخابات شدیم
*به باور بسیاری از تحلیلگران این در مورد جامعه و مردم ایران به دلیل احساسی و هیجانی بودن و البته غیرحزبی بودن سیاست در ایران متفاوت به نظر می رسد و …
در ایران هم این گونه خواهد شد و ما از سال ۸۸ وارد این مقوله شدیم و بنده در جلسات دانشگاهی با سیاسیون مشهور مطرح کردم مبنی بر اینکه ایران سیاست زدوده شد و پس از آن مسائل جنسیتی مطرح و تا سال ۸۸ ادامه پیدا کرد و اوج آن سال ۱۴۰۱ بود که نیازمند بحث دیگری است.
درباره مردم ایران نیز باید گفت که مردم روز جمعه یعنی روز انتخابات ساعت ۴ بعدازظهر به بعد رأی می دهند به بیان دیگر از صبح قبل از انتخابات استراحت می کنند و حتی صبح روز انتخابات تا شب کار انتخاباتی می کنند در واقع تصور می کنند کار انتخابات مختص به همان روز است.
رییس جمهور ایران بعد از ساعت ۴ عصر روز انتخابات مشخص می شود
*یعنی شور انتخاباتی مردم را دقیقه نودی می دانید…
صبح روزی که انتخابات آغاز می شود مردم با داخل و خارج و گروه های اجتماعی به تبادل نظر می پردازند و ساعت چهار بعدازظهر به بعد پای صندوق رأی می روند. بنابراین مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری از ساعت چهار بعدازظهر تا زمان پایان رای گیری قابل بررسی است. حتی تا ۱۲ شب به بعد هم ممکن است طول بکشد.
این مکانیزمی است که در ایران وجود دارد و رییس جمهور ایران ساعت چهار بعدازظهر به بعد روز انتخابات و رای گیری انتخاب و تعیین می شود.
*راهکار افزایش مشارکت چیست؟ چرا در حال حاضر انتخابات را چندان که باید در متن زندگی مردم نمی بینیم؟
بنده به عنوان کسی که حدود ۳۲ سال در حوزه فرهنگ کار می کنم یکی از این بحث هایی که در حوزه فرهنگ مطرح می شود موجب بُهت و حیرت است. متاسفانه حتی مقوله های اجتماعی و فرهنگی را با یکدیگر ترکیب می کنند و تفاوت آن دو حوزه را نمی دانند.
مقایسه انتخابات با بازی پرسپولیس – استقلال
جامعه ایران به شدت دچار ابهام و ایهام در مفاهیم است و هیچگاه تمایزیافتگی و تشخٌص در مسائل ایجاد نشده است که بگویند فرهنگ چیست؟ هر چه مطرح میشود ضد فرهنگ صحبت می کنند. مشکل این است که در کشور ما صداوسیما موقع انتخابات فکر می کند که یک پروژه است و به مردم هیجان وارد کند که پای صندوق های رأی بیایند.
وقتی هیجان اضافی به جامعه وارد شود نتیجه آن مانند انتخابات ۸۸ است یعنی فضا، رقابتی و حیثیتی و به تعبیری دو قطبی شود در مورد دوقطبی شدن فضا ایرادی ندارد اما وقتی فضا هیجانی شود و یک طرف ببازد وضعیت به گونه دیگری خواهد شد مثل بازی های پرسپولیس و استقلال خواهد شد که طرف پیروز با آمبولانس به خانه اش می رود.
بنده جزو حذف شده های تلویزیون هستم البته به طور مهندسی شده به ما گفته می شود که فلان برنامه حضور پیدا کنید و هر آنچه آنها تعیین می کنند را باید بگوییم. ما هم که زیر بار نرفتیم در تلویزیون ممنوع التصویر هستیم. در کل سال با انتخابات کاری ندارند اما یک ماه مانده به انتخابات، تبلیغات را آغاز می کنند.
دموکراسی بدین معنا که مردم پای صندوق های رای حاضر شوند چارچوب مفاهیم چه چیزهایی است و اینکه در آینده چه خواهد شد؟ هیچ کس نمی داند آینده جهان چه خواهد شد؟ مردم باید بدانند که به چه دلیل باید در انتخابات شرکت کنند؟
اگر با مردم صادق هستند بنده به عنوان متفکر بیایم روبروی شش کاندیدا بنشینم از یکایک آنها سوال بپرسم تا ببینیم چه جوابی می خواهند به ما تریبون بدهند؟ اگر و اگر با ما صادق باشند. ما در جلسات تخصصی که به برنامه ها دعوت می شویم نمی توانیم اظهارنظر کنیم.
کل سال، جامعه را از اندیشه خالی می کنند سلبریتی ها را جایگزین می کنند در نهایت هم می گویند چرا سلبریتی ها تبدیل به جامعه شده اند؟ به عنوان مثال فوتبالیستی که اصلا نمی داند سیاست چیست اظهار نظر می کند و دخالت می کند.
مردم دیگر عوام نیستند هوشیارند
* آیا کاندیداها با تهمت و دعوا و منازعه و وعده های رنگارنگ می توانند مردم را درگیر انتخابات کنند؟ با در نظر گرفتن این نکته مهم که تا زمانی هم که مردم درگیر انتخابات نشوند نمی توان مشارکت را در کشور بالا برد…
مردم به شدت هوشیار و تحصیلکرده شدند در واقع به تعبیری مردم دیگر عوام نیستند حتی نسل های قدیم هم با شبکه های اجتماعی پیش می روند. کسی که ۹۰ سال سن دارد تاریخ دوره پهلوی و دوره انقلاب را دیده، در نتیجه تجربه بسیاری دارد بنابراین با این قصه ها نمی توان کلاه سر مردم گذاشت در واقع همه متفکر شدند و دیگر عوام نداریم جامعه ما به شدت هوشمند است و این به واسطه استفاده از شبکه های اجتماعی و رسانه ها است.
اکثر جوانان تحصیلکرده هستند تحلیل هایی که حتی جوانان دبیرستانی دارند باعث بُهت و حیرت بنده شده است. وقتی جوانان ما تحلیل سیاسی دارند دیگر به تعبیری بچه نیستند. بنابراین مردم با تفکر پا به میدان انتخابات خواهند گذاشت یعنی اگر صداوسیما وظیفه خود را طی سال های گذشته به درستی انجام داده بود و سلبریتی بازی و طنز تلخ به راه نمی انداخت و در این کشور از چهار نفر متفکر هم دعوت می کردند ماجرا متفاوت بود.
*در واقع چطور مشارکت افزایش خواهد یافت؟ در حالی که هنوز به نظر می رسد دغدغه مردم انتخابات نیست؟
اگر به صورت چالشی با کاندیداهای ریاست جمهوری برخورد می شد مردم باور می کردند که اینها صادقانه و صورت واقعی حرف می زنند. متاسفانه با کاندیداها چالشی برخورد نمی شود زمانی که بنده به صداوسیما می رفتم از صدابردار و فیلمبردار به بنده دست می دادند و می گفتند با تمام وجود به صحبت های بنده گوش می کردند.
اگر مشارکت می خواهیم باید به مردم اعتماد کنیم
اگر مشارکت می خواهیم باید به مردم اعتماد کنیم، نباید این گونه تصور کرد که مردم خام و بی تجربه هستند که سرشان کلاه بگذارید. مردم با بزرگواری از کنار موضوعات عبور می کنند یعنی هیچ گاه حاضر نیستند در واقع اگر پای صندوق رای می آیند به خاطر بزرگواری شان است.
مشارکت مردم نیازمند برنامه دراز مدت است در واقع متفکران دانشگاهیِ بسیاری در سطح استان، کشور، شهرستان ها، شهرها و حتی روستاها حضور دارند که همین متفکران باید وارد رسانه ها بشوند در کوتاه مدت هم با متفکران باید فعال باشند و آن زمان است که آثار آنها در انتخابات آشکار خواهد شد و مردم وارد میدان انتخابات شوند و پای صندوق های رأی بیایند.
۲۷۲۷