به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ۸۰ نفر به عنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری زودهنگام در وزارت کشور ثبت نام کردند که در نهایت با اعلام نظر شورای نگهبان، ۶ نفر به عنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری تایید صلاحیت شدند. در این میان چهره های شاخصی بودند که به عنوان افراد ردصلاحیت شده مطرح شدند امثال چهره هایی چون علی لاریجانی که به گفته ناصر ایمانی چهره سیاسی اصولگرا، رد صلاحیت وی نه منطقی است نه قابل درک!
ناصر ایمانی، تحلیلگر سیاسی اصولگرا در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین این نکته را یادآور شد که دلایل شورای نگهبان برای ردصلاحیت برخی چهره های شاخص چه بوده و البته منطقی نیست. او بر این باور است که شش نفری که تایید صلاحیت شدند هم آرا و هم از نظر توانمندی با یکدیگر بسیار فاصله دارند.
به گفته ایمانی، قالیباف، جلیلی و پزشکیان سه چهره ای هستند که البته با فاصله از یکدیگر، رقابت اصلی را در میدان انتخابات خواهد داشت هر چند او رای قالیباف را بالاتر از دو نفر دیگر می داند.
در ادامه گفت و گوی خبرگزاری خبرآنلاین با ناصر ایمانی چهره سیاسی اصولگرا را می خوانید:
********
*آقای ایمانی! ترکیب کاندیداهای تایید صلاحیت شده برای انتخابات ریاست جمهوری را چطور می بینید؟
اگر به لحاظ خط و خطوط جناحی بخواهیم تحلیل کنیم شاید تفاوت چندانی بین افراد تایید صلاحیت شده وجود نداشته باشد به بیان دیگر درباره آقای پزشکیان هم مشخص نیست به چه دلایلی اصلاح طلب است مگر اینکه گفته شود جریان اصلاح طلب، ایشان را به عنوان کاندیدای خود مطرح کرده است اگر غیر از این باشد دلیل دیگری وجود ندارد که چرا ایشان اصلاح طلب محسوب می شود به دلیل مبانی فکری تاکنون، ایشان طی سال های گذشته اظهارنظرهایی داشتند یا چیزی که بخواهیم بگوییم ایشان اصلاح طلب طلب محسوب می شوند نه عملکرد خاصی داشته اند.
پزشکیان یک اصولگرای منتقد است تا اصلاح طلب
بنده ایشان را به تعبیری یک اصولگرای منتقد می دانم به همین دلیل نیز همه افراد یک تیپ فکری هستند که تایید صلاحیت شدند.
* غیر از پزشکیان، در مورد بقیه کاندیداها چه تحلیلی دارید؟
علت اینکه در مورد آقای پزشکیان توضیح دادم این بود که ممکن است اینگونه تصور شود که مثلا یک نفر اصلاح طلب وجود دارد و ۵ نفر اصولگرا حضور دارند. بنابراین از دیدگاه بنده، این تقسیم بندی، تقسیم بندی درستی نیست اما در مورد. بقیه امیدوار هستیم که صحنه یک صحنه بحث های تندرو و کندرویی نشود.
*از دیدگاه شما مشخصاً در مورد آقای پزشکیان، آیا اجماعی بین اصلاح طلبان صورت می گیرد؟
اصلاح طلبان در حال حاضر یک طیف نیستند بلکه طیف های متعددی هستند که در مورد کمتر کاندیدایی، بخواهند اجماعی از سوی آنها صورت بگیرد حتی در میان کاندیداهای سوپراصلاح طلب هم اختلاف نظر وجود دارد چون طیف هایی هستند که به لحاظ مبانی گسترده شده اند از سکولارهای رسمی تا افرادی که به مبانی انقلاب و نظام و امام و رهبری انتقاد دارند و البته انتقاداتی هم به نحوه اجرای حاکمیت نیز دارند.
بنابراین این طیف شامل طیف های متعددی هستند که بخواهیم در بین آنها اجماع صورت می گیرد این اجماع به این شکل صورت نمی گیرد مگر اینکه جبهه اصلاح طلبان از آقای پزشکیان حمایت کنند شاید هم این گونه نباشد. مشخص نیست.
اصولگرایان به اجماع نمی رسند
*اجماعی که اشاره کردید آیا بین اصولگرایان هم شکل خواهد گرفت با توجه به فضای متفاوتی که بین آنها در حال حاضر وجود دارد و مانند سال ۱۴۰۰ نیست؟
به نظر می رسد این اجماع بین اصولگرایان هم صورت نمی گیرد مگر اینکه شرایط در روزهای پایانی انتخابات به اندازه ای حساس شود که مجبور شوند به نوعی به وحدت برسند و یک کاندیدا را از میان این چند نفر معرفی کنند و از بقیه هم بخواهند تمکین کنند که در این صورت هم باز هم مشخص نیست که آیا بقیه کاندیداها به نفع آن کسی که اصولگرایان معرفی کنند انصراف خواهند داد یا این کار هم انجام نخواهند داد.
نه جیلی به نفع قالیباف کنار می رود نه بالعکس
*با این اوصاف، در صورت اجماع اصولگرایان، آقای جلیلی به نفع آقای قالیباف کنار می رود؟
یقینا این اتفاق رخ نخواهد داد یعنی نه آقای جلیلی و نه آقای قالیباف بلکه به نفع هیچ کس کنار نخواهند رفت. ممکن است آقای پورمحمدی و قاضی زاده هاشمی به رای دیگر اصولگرایان تمکین کنند اگر اصولگرایان به این وحدت برسند که یک نفر را معرفی کنند. در مورد آقای جلیلی احتمال کناره گیری ضعیف است.
*این چهره های تایید صلاحیت شده آیا قابلیت دو قطبی کردن فضای انتخابات را دارند؟
بنده شخصا بر این باورم انشالله خدا به دل مردم بیندازد به کاندیدایی که کارآمدتر از بقیه کاندیداهاست رای دهند و آن فرد انتخاب شود مهمتر از این موضوع است که دوقطبی صورت بگیرد، فضا هیجانی شود و مشارکت بالاتر برود.
از نظر بنده اینکه مردم به دور از صداهای هیجانی تلاش کنند فردی که کشور را ( از بین این شش نفر) اداره کند و تجربه خوبی داشته باشد و به نوعی همه این اطمینان خاطر را داشته باشند که آن فرد به عنوان دومین شخص کشور دولت را اداره کند و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور را به مرور زمان حل کند که متاسفانه طی سال های گذشته تلنبار شده است.
در فضای هیجانی و احساسی فردی از صندوق بیرون می آید که توانمند نیست
بنابراین این فاکتورها مهمتر از این موضوع دوقطبی شدن فضای انتخابات است منظور بنده این نیست که نباید دوقطبی شود یا نمی شود بلکه بر این باورم که همه باید تلاش کنیم و فردی را انتخاب کنیم که کارآمد باشد و به این باور برسیم که آن فرد می تواند کشور و دولت اداره کند و در واقع همه توجه مردم باید به این مشخصه ها جلب شود.
در واقع در فضاهای هیجانی و دوقطبی، به هر حال ویژگی های مثبتی دارد به ویژه اینکه مشارکت افزایش می یابد اما خطری که دارد این است که ممکن است در فضاهای احساسی و هیجانی که به وجود می آید به یکباره، نام فردی از صندوق رای خارج می شود که فرد چندان توانمندی برای اداره کشور نیست ما این تجربه سال ۸۴ را داریم که فضا احساسی، هیجانی و در نهایت دوقطبی احمدی نژاد و مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی شد که در نهایت احمدی نژاد انتخاب شد.
قضاوت بنده این گونه نیست که مرحوم آقای هاشمی بهتر بودند بلکه بر این باورم که این دوقطبی شدن ها هر چند مشارکت را افزایش می دهد اما یک سری پیامدهای ناخوشایندی نیز دارد.
*به نظر نمی رسد اصولگرایان از انتخابات ۸۴ درس گرفته باشند، آیا از نگاه شما اصولگرایان از تجربه سال ۸۴ استفاده خواهند کرد یا ….؟
اصولگرایان از تجربه سال ۸۴ درس کافی را نیاموخته اند، اگرچه این موضوع را اذعان کرده یا می پذیرند که اولین کسانی که جلوی انحراف احمدی نژاد در اواخر دولت وی ایستادند اصولگرایان بودند و نباید این موضوع را از انصراف به دور بدانیم و در دولت دوم احمدی نژاد نیز اصولگرایان به صورت جدی تر در مقابل ایستادند اما اینکه درس لازم را گرفته باشند مبنی بر این که در آن مقطع با وجود اینکه در دور اول، چندین نفر از جمله آقای قالیباف و محسن رضایی و …… کاندیدا بودند فضا هیجانی شد اما همه اصولگرایان گفتند آقای احمدی نژاد، که چرا از وی حمایت کردند به گونه ای که این فرد به یکباره آنچنان محبوب شد که رای بالایی کسب کرد و حتی مرحوم هاشمی را شکست داد تصور می کنم اصولگرایان درس لازم را نگرفته اند که از میان همین اصولگرایان، کسانی به عنوان رییس جمهور انتخاب می شوند که اداره کشور را به انحراف می برند.
اداره کردن کشور، زبان خود را دارد و این منطق را متوجه نمی شود که این فرد اصولگرا است یا اصلاح طلب و یا غیره. بنابراین کشور را باید اداره کرد در واقع بدین گونه نیست که فردی کاندید شود که توانایی لازم را نداشته باشد یا اینکه توانمندی داشته باشد اما به سمت انحراف حرکت کند باید به این موضوع توجه و به دقت مورد بررسی قرار داد.
قابل درک نیست چرا قاضی زاده هاشمی صاحب صلاحیت است اما لاریجانی نه!
در حال حاضر ما با توجه به شرایط کشور و شرایط موجود جهانی، اصلا فرصت امتحان و آزمون و خطا و تجربه کردن را نداریم بلکه در این دور از انتخابات باید به تعبیری حواسمان را جمع کنیم که فردی را بدون در نظر گرفتن جناحش چه اصلاح طلب و چه اصولگرا و غیره انتخاب کنیم بلکه باید به این نکته توجه کنیم که این فرد کارآمد و با تجربه است به گونه ای که کشور را اداره کند بنابراین باید به دنبال چنین فردی باشیم نام آن فرد هر چه باشد و مردم باید این را تشخیص دهند چراکه ما فرصت ریسک کردن را نداریم.
*تحلیل شما از ردصلاحیت آقای علی لاریجانی چیست؟
بنده سه سال قبل نیز، این ردصلاحیت را متوجه نشدم و درک نکردم که دلایل شورای نگهبان چه دلایلی بوده است در حال حاضر هم این موضوع را درک نکردم اینکه آقای پورمحمدی که البته فرد محترمی هستند یا آقای قاضی زاده هاشمی، صاحب صلاحیت هستند اما آقای علی لاریجانی نیست بنده این موضوع را درک نکردم که چرا شورای نگهبان ایشان را ردصلاحیت کردند هر چند رای گیری در شورای نگهبان به صورت جمعی است و هر فردی رای خود را دارد و کاندیدا باید ۶,۷ رای داشته باشد حال اینکه افرادی که به آقای لاریجانی رای ندادند به چه دلیل بوده است بنده منطق آنها را درک نمی کنم صرف نظر از اینکه آقای لاریجانی را برای ریاست جمهوری بهتر بدانیم یا هر فرد دیگر از جمع کاندیداها.
همانطور که آقای پزشکیان نیز برای انتخابات مجلس در هیأت نظارت ردصلاحیت شد این با تذکر مواجه شد که دلیلی برای رد کردن وی وجود نداشت بنابراین در مورد آقای لاریجانی به مراتب بالاتر نیز دلیلی وجود ندارد.
رقابت بین قالیباف، جلیلی و پزشکیان است
*رقابت بین کدام یک از چهره ها است؟
قاعدتاً رقابت بین سه نفر خواهد بود اینکه این سه نفر چقدر توانایی فاصله گرفتن از یکدیگر را خواهند داشت بعدا معلوم خواهد شد. در واقع رقابت بین آقای قالیباف، جلیلی و پزشکیان است و بین سه نفر دیگر رقابت چندانی وجود نخواهد داشت.
نه زاکانی کمکی به افزایش مشارکت می کند نه جلیلی
*چهره هایی که تایید صلاحیت شدند یعنی آقایان جلیلی، قاضی زاده هاشمی و زاکانی، در دور قبل انتخابات ریاست جمهوری به عنوان کاندیداهای پوششی به نفع آقای رییسی کناره گیری کردند در این دور از انتخابات آیا می توانند باعث مشارکت شوند؟
تصور نمی کنم که این سه نفر رای چندانی داشته باشند و بعید می دانم که این سه نفر موفق شوند که نظر مردم را جلب کنند بلکه درصد کمی رأی کسب می کنند به افزایش مشارکت نیز کمکی نخواهند کرد و عمده رقابت با درنظر گرفتن یک سری فاصله هایی( یعنی رقابت بین آنها نزدیک نخواهد بود) بین سه نفر یعنی آقایان قالیباف، جلیلی و پزشکیان خواهد بود.
فعلا رأی قالیباف از همه بیشتر است اما…
*رأی آقای قالیباف را چطور می بینید؟
در حال حاضر رای آقای قالیباف از همه این آقایان بیشتر است یعنی امکان رأی آوری ایشان بسیار است و نظرسنجی های انجام شده نیز همین مطلب را تایید می کند و طبیعی است که آقای قالیباف بیشتر مورد توجه مردم خواهد بود اما تا پایان انتخابات نتیجه چه خواهد شد باید منتظر ماند.
۲۷۲۱۵