مخاطب خاص یا عام؛ مسئله این است
به گزارش خبرنگار سینمایی بارز نیوز مبحث توجه به مخاطب عام و خاص در سینمای مستند از جمله مولفه هایی است که موافقان و منتقدان خود را دارد.
اگرچه اقبال عمومی که در سالهای اخیر نسبت به سینمای مستند شکل گرفته است را می توان شمه ای از موفقیت این جنس از سینما و مصداقی از افزایش آگاهی مخاطبان در مواجهه با سینمای مستند و در نتیجه اقبال ایشان دانست اما روی دیگر این تغییر از سوی برخی از مستندسازان تحلیل رفتن سینمای مستند است.
در این معنا اگرچه به نظر می رسد جنسی از افزایش آگاهی، شمار مخاطبان سینمای مستند را افزایش داده است اما مستندسازان منتقد این موضوع عقیده دارند که این اقبال نشان می دهد که تولیدات مستند دیگر رویکردی خاص و منحصربه فرد ندارند و در تلاش برای دیده شدن از سوی مخاطب عادی دست به تغییر این سینما و تقلید از مولفه های مقبول در سینمای داستانی زده اند.
بر این اساس محمدصادق جعفری کارگردان مستندساز و عضو انجمن مستندسازان سینمای ایران در گفت وگو با خبرنگار بارز نیوز بیان کرد: ارتباط صرف با مخاطب خاص کمیت مخاطبان را نقض میکند و ارتباط صرف با مخاطب عام کیفیت فیلم را زیر سؤال میبرد؛ در نتیجه سینمای مستند برای برقراری ارتباط با مخاطب عام باید روایتی را انتخاب کند که این مخاطب همانند سینمای داستانی پای فیلم بنشیند.
در سینمای مستند فیلم برای «مخاطب خاص» تولید میشود
فیلمهای مستند، مخاطبان هدفگذاریشدهتری دارندمرتضی پایهشناس مستندساز دیگر در این باره اظهار داشت: فیلم در سینمای داستانی معمولاً برای مخاطب عام تولید میشود. عام یعنی تلاش برای جذب حداکثری تمام کسانی که با فیلم مواجه میشوند؛ اما در سینمای مستند فیلم برای «مخاطب خاص» تولید میشود. خاص یعنی هدفمند و نه لزوماً کم. منظورم این است که فیلمهای مستند، مخاطبان هدفگذاریشدهتری دارند.
وی افزود: مثلاً ممکن است مخاطب خاص یک فیلم مستند سربازان باشند، مخاطب خاص فیلم دیگری دانش آموزان باشند، مخاطب خاص فیلم دیگری کارکنان شرکت نفت باشند و مخاطب خاص فیلم دیگری مردم یک شهر بخصوص باشند. گاهی هم مخاطب خاص یک فیلم، تمام مردم یک کشور و یا یک منطقه یا جهان هستند. میخواهم توجهتان را به این موضوع جلب کنم که شناخت و هدفگذاری مخاطب در فیلم مستند بسیار مرحلهٔ مهمی است که باید در شروع کار، تیم تولید به آن فکر کنند؛ اما مشکل آنجاست که این روند معمولاً در مرحله نمایش دچار خدشه میشود. فیلمهایی که برای مخاطبی خاص آماده شدند، معمولاً برای رسیدن به دست آنها دچار مشکل هستند.
نمایش فیلم مستند از کانال غیرمناسب، برای مخاطب غیرهدف، خطر بدبینی بیننده به کلیت سینمای مستند دارداین مستندساز ابراز کرد: فیلمهای مستند بدون هیچ هدفگذاری مشخصی و با الگوی سینمای داستانی، به دنبال پخش حداکثری و جذب مخاطبان عام هستند و چند مدتی است که شنیده میشود فلان فیلم چه فروش خوبی در گیشه داشته است، پس حتماً فیلم خوبی است و باید از آن الگو پیروی کنیم. بر این اساس دنیای قضاوتشان همان دنیای سینمای داستانی است. شاید یک فیلم مستند تنها مناسب اکران در دانشگاهها باشد و نه در سایتهای اینترنتی، شاید یک فیلم مستند مناسب نمایش در فرهنگسراها باشد و به درد نمایش از تلویزیون نخورد، یا فیلمی که باید از تلویزیون پخش شود مناسب اکران در جشنوارهها نباشد. نمایش هر فیلم مستند از کانال غیر مناسب آن، برای مخاطب غیر هدف، این خطر را دارد که بیننده نسبت به کلیت سینمای مستند بدبین شود و بگوید سینمای مستند برای من جذاب نیست و از سینمای مستند دورتر شود.
مشاهدهگری سادهترین شکل سینمای مستند است
این شیوه از ورود به موضوعات همواره این خطر را دارد که سینمای مستند از حقیقت و رعایت اصل بیطرفی فاصله گرفته و در تلاش برای دیده شدن به سمت رویکردی دست کاری شده حرکت کند.
حامد عزیزی مستندساز در تایید این گزاره به بارز نیوز گفت: وظیفه اصلی سینما این است که پول دربیاورد. یعنی به هرحال سینما یک صنعت است اما این که این صنعت تا چه اندازه می تواند در دام یک فضای تجاری و اقتصادی خودش را رها سازد و از پیکره و جوهره اصلی اش فاصله بگیرد، سوالی است که مدیران و کسانی که فیلم می سازند و کسانی که فیلم می بینند باید همواره از خودشان بپرسند که چگونه فیلمی بسازیم و جامعه را به سمت چگونه مخاطبی رهنمون شویم، چگونه مدیریت کنیم که فیلم هایی ساخته شوند که تولیدات با ارزش تر و بهتری باشند.
مشاهده گری سادهترین شکل سینمای مستند استوی تاکید کرد: البته که سینمای مستند هنوز خیلی به سمت این دام عامی نگری نیفتاده است اما متاسفانه کشور ما از جمله کشورهایی است که وقتی آثار مستند آن را نگاه میکنید بیش از ۹۸ درصد سوژه ها اجتماعی هستند. این تمرکز اغراق گونه بر سینمای اجتماعی نشان دهنده یک موضوع است و آن این که ما بیشتر مشاهدهگر هستیم و نه خالق. مشاهده گری سادهترین شکل سینمای مستند است که گاهی اوقات هم بسیار جذاب می شود اما قرار نیست که ما صرفا به سمت مشاهده گری برویم.
در سینمای مستند نیازی به افزایش مخاطب نیست
باتوجه به این موارد سینمای مستند با تاکید اغراق گونه بر یک ژانر تلاش دارد تا جذابیتی که باعث جذب مخاطب می شود را حفظ کند. جذابیتی که اگرچه شمار مخاطبان را افزایش می دهد اما به قیمت خالی شدن مستند از محتوا و از دست دادن تنوع آن می شود.
اگر به دنبال تاثیر آنی در تولیدات مستند هستیم، جوابی نخواهیم گرفتمهدی باقری کارگردان و تدوینگر سینمای مستند در این راستا به بارز نیوز گفت: اگر به دنبال تاثیر آنی در تولیدات مستند هستیم، جوابی نخواهیم گرفت. متاسفانه در یک دهه گذشته فیلم هایی که برای مخاطب عام در سینمای مستند ساخته شده باعث شد رویکردهای سینمای داستانی (نه رویکردهای زیبایی شناختی) را وارد سینمای مستند کنند.
این رویکرد موجب شده است تا ۹۸ درصد تولیدات ما دچار بی توجهی شود و تمام توجهات، بودجه ها و نگاه ها، معطوف آن ۲ درصد شود و پدیده هایی مانند سلبریتی سازی در سینمای مستند رخ دهد؛ کارهایی که در راستای دنبال کردن مخاطب عام در سینمای مستند انجام شده است.
این که در یک دهه گذشته دائم تاکید بر تولید مستند برای مخاطب عام شده است، صحیح نیستباقری تاکید کرد: حرف من وجود نداشتن این بخش از سینما نیست زیرا این قسمت هم حتما باید وجود داشته باشد اما این که در یک دهه گذشته دائم تاکید بر تولید مستند برای مخاطب عام شده است، صحیح نیست. فیلمهایی که بالاترین آمار رسمی از آنها وجود دارد که از سوی بیشترین مخاطب عام دیده شدهاند، کدام اند؟ آیا این آمار بیش از دو یا سه فیلم حدود ۹ سال گذشته است؟ این سه یا چهار فیلم یا به عبارتی همان ۲ درصد مذکور که تحت حمایت (نه صرف حمایت مادی که توجه و پیگیری مدیران) تولید شده اند تا چه میزان قرار است کارکرد اصلی سینمای مستند را که به عنوان اسناد دوره خود هستند، نمایندگی کنند؟ کدام یک از این فیلم ها که تاکیدشان صرفا بر مخاطب عام است باقی خواهند ماند؟ کمااینکه تجربه در مورد چنین فیلم هایی نشان می دهد آنان نه تنها آثار ماندگاری نیستند که پیامدهای ناگواری را هم از خود به جا گذاشته اند.
وی ادامه داد: وقتی به عنوان مدیر بر یک رویکرد نادرست پافشاری می کنید، توجه مستندسازان را به سمت آن نگاه معطوف می کنید و این سفره کوچک (منظورم سفره موضوعی است و نه صرف سفره پولی) مستندسازی را از آن چیزی هم که هست کوچکتر می سازید و توجه و رویکرد را به سمت یک نوع از مستندسازی می برید که نتیجه اش می شود آن چیزی که من در جشن خانه سینما به عنوان داور دیدم؛ که از ۶۰ فیلمی که انتخاب شده است ۱۲ فیلم شبیه به هم است. فیلم هایی با یک رویکرد و توجه ثابت به موضوعاتی که انتخاب می شود.
در هیچ جای دنیا مانند ایران نیست که مخاطب عام را به تماشای سینمای مستند بکشاننداین مستندساز در توضیح این مطلب که اساسا سینمای مستند نباید به دنبال جذب مخاطب باشد گفت: نیازی به افزایش مخاطب نیست؛ در هیچ جای دنیا مانند ایران نیست که مخاطب عام را به تماشای سینمای مستند بکشانند. همچنان که این اصرار برای جذب مخاطب عام به سینمای مستند در یک دهه گذشته آسیبزا بوده است.
باقری تاکید کرد: ذات و ماهیت سینمای مستند اساسا برای این طراحی نشده که مخاطبان عام در تعداد زیاد این سینما را ببنند باشند. فیلم ها و آثار مستند جایگاه خودشان را در آینده نشان می دهند؛ یعنی در آینده یا به عنوان اسنادی که از این کشور باقی می مانند اثر میگذارند و یا تاثیر نمی گذارند.