علی دایی هم مثل من سرمربی پرسپولیس شد/بازیگری پژمان از فوتبال او بهتر است!
سپهر ستاری – ایمان گودرزی: اگر بخواهیم بهترین هافبکهای تاریخ پرسپولیس را نام ببریم بدون شک حمید درخشان یکی از اولین اسمهایی است که به ذهن میرسد. هافبکی که در افتخارات پرتعداد پرسپولیس در دهه ۶۰ نقشی مهم ایفا کرد و هنوز هم خاطرات شیرین آن روزها در ذهن هواداران پرسپولیس مانده است. درخشان خیلی دوست داشت که در مربیگری هم پرسپولیسی به قدرتمندی دهه ۶۰ بسازد اما وقتی به نیمکت تیم محبوبش رسید اوضاع به قدری پیچیده بود که فرصت ساختن یک تیم منسجم را پیدا نکرد. حسرتی که پس از چند سال هنوز هم با او همراه است و خودش میگوید در پرسپولیس فرصت کافی را پیدا نکرد.
هفته گذشته به دفتر شخصی حمید درخشان رفتیم و ساعتی مهمان او بودیم. هافبک سابق پرسپولیس که همواره صریح و بدون تعارف حرف میزند در این این گفتگو صحبتهای جالبی را مطرح کرد که در ادامه میخوانید:
این فصل در فوتبال حضور ندارید، در حال حاضر کجا مشغول هستید؟
تا چند وقت پیش که درگیر گرفتاری های سایپا و نجات این تیم از سقوط بودیم. بعد از آن هم چند پیشنهاد لیگ یکی داشتم اما تمایل چندانی به قبول آن نداشتم.
چرا همکاری شما با سایپا تمام شد؟
با تغییر مدیریت سایپا کار ما هم در این تیم به پایان رسید. مدیر قبلی که با ما همکاری کرد را برداشتند و مدیریت جدید هم نظرش کار با افراد خودش بود ما هم به نظر آنها احترام گذاشتیم و هر کسی که مدیر شود می تواند انتخاب کند با چه کسی کار کند با چه کسی کار نکند.
شما سایپایی را از سقوط نجات دادید که شرایط خیلی بدی داشت و حتی کسی فکرش را نمیکرد این تیم در لیگ یک بماند.
خود باشگاه و بازیکنان کاملا نا امید بود و تیم را سقوط کرده میدیدند. اما وقتی به این تیم رفتم با همه صحبت کردن و از نظر روانی این اعتماد را به تیم و باشگاه دادم که آنها توانایی ماندن در لیگ را دارند و من راهکارش را میدانم آنها هم قبول کردند و به حرف های ما گوش کردند و در آخر ماندند. در آن پنج بازی هم کاملا سر تر از حریف و مستحق برد بودیم. تیمی که ۹ بازی پشت هم باخته بود و از لحاظ روحی روانی شرایط خوبی نداشت و ۶،۷ بازیکن اخراجی داشت که من آنها را برگرداندم. با علم به اینکه شرایط خوبی نبود اما میدانستم می توانم به آنها کمک کنم که خوشبختانه خدا کمک کرد و تیم با کمک و نلاش بچه ها ماند. اگر سایپا سقوط میکرد دیگر برگشتنش به لیگ یک و لیگ برتر محال بود.
خیلی حیف هم بود که تیم ریشه داری مانند سایپا سقوط کند.
دقیقا یکی از دلایلی که من این مسئولیت را قبول کردم تلاش برای ماندن این تیم ریشه دار بود. این تیم هم پتانسیل خوبی داره و هم باشگاه و امکانات خوبی دارد اما در این چند سال متاسفانه مدیران خوبی نداشته است. اما در مجموع باشگاه بازیکن ساز و با اصالتی بود. اماریشه این مشکلات این است که مثل اکثر باشگاه هایی که داریم مدیران تخصصی بر سر کار نیستند همین قضیه یک درد بزرگ در فوتبال ما به حساب میآید. اگر میبینید فوتبال ما رشدی نمیکند دلیلش نبود انسان های کار بلد و متخصص است. نداشتن متخصص در فوتبال ضرر بزرگی به ما میزند میبینیم که بالای ۲۰ سال است ما نمیتوانیم در آسیا عنوان بیاوریم.
حالا به جز سایپا میبینیم که کلا فوتبال تهران شرایط خوبی ندارد و به جز استقلال و پرسپولیس که دولت پشت آن است تیم های ریشه دار و بازیکن ساز همه یا منحل شدند یا رو به انحلال هستند
به نظر من این فاجعه فوتبال است. در شهری مثل تهران که حدود ۲۵ میلیون نفر جمعیت دارد به جز استقلال، پرسپولیس و پیکان دیگر تیمی نداریم، ما تیم هایی مثل راه آهن، بانک ملی، نفت و صبا باطری داشتیم که بازیکن ساز بودند و پاس که کلا بحثش جداست همین الان بروید و امکانات ورزشگاه دستگردی را ببینید که از خیلی از ورزشگاه های فعلی امکانات بهتری دارد حالا ببینید این تیم ها به چه روزی افتادهاند. همه این مشکلات ناشی از سو مدیریت است. این فوتبال، فوتبال حرفه ای نیست برای داشتن فوتبال حرفه ای ما به زیر ساخت حرفهای نیاز داریم. یک مثال ساده فقط تغییرات مدیریت در استقلال پرسپولیس را ببینید که این قضیه فاجعه است. یک مدیر برای اینکه به نتیجه برسد زمان نمیخواهد؟ تا می خواهند برنامه یک ساله خود را اجرا کنند تمام، نفر بعدی قبل از یک سال حتی به جای او میآید. فوتبال مات شده رابطه و تعویض مدیریت ها که این قضیه به فوتبال ایران ضربه میزند. یک چیز جالب در مورد این تغییرلات این است که به نظر من هر مدیری که بهتر کار میکند زودتر عوض میشود.
در سال های اخیر در بین مدیرانی که به استقلال و پرسپولیس آمدند به نظر شما کدام یک با برنامه بودند و میتوانستند موفق شوند اما این اتفاق رخ نداد؟
اسم نمیشود برد، اگر اسم بیاوریم به بقیه بر میخورد که ما هم برنامه داشتیم اما نگذاشتند. عملکرد ما نشان دهنده تصمیمات ماست و دیگر نیازی نیست که ما بخواهیم اسم ببریم. یکی سه ماه یکی شش ماه و یکی هم یک سال مانده، شما تا به حال دیدهاید که در باشگاه استقلال و پرسپولیس مدیر عاملی ۵ سال سر کار بماند و کارش را اجرا کند؟ ما نمی گوییم بقیه برنامه نداشتند اما این جا به جایی ها فرصت اجرا به آنها نداده است. وقتی فرصت ندهید کسی نمی تواند معجزه کند. فوتبال ورزشی است که اگر در آن پول و زیر ساخت لازم نباشد و برنامه ریزی نداشته باشید به نتیجه نمیرسید. در مملکت ما استعداد زیاد است و بعضی وقت ها همین استعدادها را به پای عملکرد خود مینویسند در صورتی که اینجور نیست. همه دم از فوتبال حرفه ای و سخت بودن لیگ میزنند اما این چه لیگی است که بهترین تیم هایش در یک بازی دو موقعیت گل نمی توانند ایجاد کنند و نتایج بازی ها همه صفر صفر، یک صفر و یک یک است، خیلی کم بالای دو گل در یک بازی میبینیم، خودمان را گول نزنیم این فوتبال حرفه ای نیست. فقط یکی دو تیم در لیگ هستند که کارهای مدیریتی را خوب انجام میدهند مثل سپاهان و در سال های اخیر فولاد خوزستان که استادیوم ساختند و به فوتبال پایه توجه میکنند قطعا ۱۰ سال دیگر نتیجه کار خود را میبینند. این قطری که جام جهانی برگزار خواهد کرد ده سال است که روی تیمش و میزبانی سرمایه گذاری و برنامه ریزی کرده، ما چهل سال است که نتوانستیم قهرمان آسیا بشویم. وقتی برنامه ریزی نداریم نباید انتظار قهرمانی داشته باشیم. در لیگ های معتبر اروپا میبینیم که شرایط تمام تیم ها یکسان است و این تفکرات سرمربی است که تیم را قهرمان میکند. اما در فوتبال ایران میبینیم که چهار تیم بالای جدول هستند همیشه و چهار تیم هم پایین جدول برای بقا دست و پا میزنند و شرایط برابر برای رقابت ندارند. بعد از فوتبال روز دنیا صحبت میکنیم، چرا واقعیت را قبول نمیکنیم و فقط مردم را گول میزنیم فقط پول حرفه ای میدهیم، بازیکنی که ۵۰۰ میلیون نمیارزد ۲۰ میلیارد پول میگیرد. اصلا بیاییم لیگ را تعطیل کنیم یک سال به زیر ساخت ها برسیم، اگر یک فصل فوتبال نداشته باشیم چه میشود؟ هیچی! فقط یک سری دلال در حال سود کردن هستند و بازیکنان خود را به بالاترین قیمت به فروش میرسانند. طبیعی است که مید غیر متخصص نمیتوانند تشخیص بدهند ارزش بازیکن را و برای بازیکنی که هزار تومان میارزد ۱۰ هزار تومان میدهند. بزرگ ترین معضل ما همین نبود انسان های متخصص است.
تغییرات مدیریت فدراسیون فوتبال را چطور ارزیابی میکنید؟
آقای تاج ۸ سال در این فدراسیون تجربه کسب کرده است و حالا با بازگشت دوباره قطعا اشتباهات گذشته را تکرار نخواهد کرد. نمی توان گفت اصلا اشتباه نمیکند اما می توان گفت اشتباهات کمتری خواهد کرد.
پس موافق تصمیم فدراسیون با برگرداندن کیروش هستید؟
قطعا بهترین انتخاب کارلوس کیروش بود. ما زمان این را نداشتیم که یک سرمربی بزرگ بیاوریم که تازه بخواهد با شرایط و فرهنگ و امکانات ایران آشنا شود. کیروش ۸ سال سابقه کار با تیم ملی ایران را داشت و شاکله اصلی تیم ملی همه بازیکنان سابق این سرمربی هستند و سابقه کار با آنها را داشته است. پس انتقال افکار کیروش به بازیکنان بسیار راحت هست و به خوبی می توانند تفکرات سرمربی را در زمین پیاده کنند. شگفتی نمی توانیم بیافرینیم اما بسیار بسیار به تیم ملی در جام جهانی امیدوارم که بازی های بسیار خوبی به نمایش بگذارند. با رشدی که از تیم ملی در همین مدت زمان کوتاه حضور کی روش در تیم ملی دیدم اگر در زمان اسکوچیچ شانس ما برای رسیدن به مرحله حذفی ۱۰ درصد بوده حالا به جرات میگویم شانس ما حدود ۵۰ درصد است.
عملکرد تیم ملی در بازیهای تدارکاتی تیم ملی را چطور ارزیابی کردید؟
هر دو بازی تیم نمایش خوبی داشت، نمی توان گفت تیم ها با تمام وجود مقابل ما بازی کردند ولی همین که اروگوئه را بردیم و سنگال را متوقف کردیم کار بسیار بزرگی بود. این نتایج امیدواری برای تیم ملی کشور ما است. خود باوری در تیم بیشتر میشود که ما بر این باور برسیم که می توانیم در جام جهانی مقابل تیم های بزرگی مثل انگلیس، آمریکا و ولز عملکرد خوبی داشته باشیم و حتی از مرحله گروهی صعود کنیم.
در دوره اول کیروش شما یکی از منتقدان او بودید، تفاوت کیروش در دوره اول و دوم را چطور میبینید؟
تغییرات رفتاری کیروش خیلی خوب بوده و خیلی نسبت به قبل بهتر شده، تجربه و شناختش نسبت به تیم ها خیلی بهتر شده باز هم میگویم بازیکنان به خوبی می توانند تفکرات او را در زمین پیاده کنند که خیلی خیلی مساله مهمی است. نکته خیلی خیلی مهم این است که از لحاظ دفاعی از دوره قبل کی روش به ثبات بسیار بالایی رسیدیم و حالا زمان این است که در فاز هجومی هم به این ثبات برسیم . باید تیم بتواند در خط حمله هم برنامه های مختلف برای رسیدن به دروازه حریف و موقعیت سازی داشته باشد. اگر در بازی یکی از مهاجمان تاثیرگذار ما مثل طارمی توسط حریف بسته شد راه های دیگری برای گلزنی داشته باشیم. باید با برنامه از بازیکنان خوبمان بازی بگیریم. در دفاع و هافبک شرایط بسیار خوبی داریم حالا باید با برنامه بتوانیم به آزمون و طارمی توپ برسانیم. قطعا بهترین گزینه برای ما همین آقای کی روش است. به عنوان یک فوتبالی میگویم درصد موفقیت ما در این جام جهانی بیشتر از هر دوره دیگری است. البته شانس را هم باید در نظر گرفت که امیدوارم اتفاقات خوب برای ما رخ دهد.
شرایط فعلی پرسپولیس را چطور ارزیابی میکنید؟ یکی از منتقدان تیم هستید؟
نه انتقادی نداشتم، من به عنوان یک بیننده و یک هوادار باید انتظار داشته باشم که تیمم زیبا بازی بکند یا خیر؟ پس اگر خوب بازی نکند به عنوان یک هوادار و یک بیننده نمی توانم ساکت بنشینم زمانی که بازیکن نداشتید میگفتیم بازیکن ندارید، اما حالا چی؟ حالا که بازیکن دارید باید این طور بازی کنید؟ این فصل پرسپولیس در تمام خطوط خود بازیکنان بسیار خوبی دارد و حالا باید پیشرفت را در پرسپولیس ببینیم. دیگر قهر نمیکنی؟ دیگر حقوقت عقب نیافتاده است؟ پولت پرداخت شده و بازیکن هم که گرفتی!
نکتهای که در مورد عملکرد فنی پرسپولیس احساس میشود و پارسال هم وجود داشت این است که انگار تیم در بحث هجومی به یک بنبست تاکتیکی خورده و بحث فقط مربوط به تغییر بازیکن و ابزارها نیست. چقدر موافق این موضوع هستید؟
الآن هفته یازدهم را گذراندهایم و شما نمیتوانی بگویی تیمت از نظر بدنی عقب است، بازیکنان هماهنگ نیستند یا شناخت ندارید. به نظر من از الآن باید توسعه را در نوع بازی پرسپولیس ببینیم. اگر این را نبینیم یعنی اشکال جای دیگری است که باید اطلاعات و فن به تیم منتقل شود که نوع بازی و سیستم را تغییر دهد. طوری که حتی مردم عادی هم تغییرات را حس کنند چه برسد به کسانی که کارشانس هستند. اگر این اتفاق از هفته نیفتد پس مشکل جای دیگری است ولی امیدواریم این اتفاق بیفتد.
پرسپولیس امسال یورگن لوکادیا و شیخ دیاباته را به عنوان دو مهاجم خارجی گلزن به خدمت گرفته و خیلیها معتقدند گلمحمدی باید از آنها به صورت همزمان استفاده کند. نظر شما در این خصوص چیست؟
این بحث به کادر فنی برمیگردد. آنها تصمیم گرفتند که این دو نفر را خریدند و حتما اعتقاد داشتند که میتوانند به بهترین شکل از آنها استفاده کنند.این تفکرد کادر فنی بوده که دو بازیکن را داشته باشد و اینکه چطور استفاده کنند به آنها برمیگردد. ما به نظر کادر فنی احترام میگذاریم ولی در نهایت باید نتیجه بدهد. دیگر بقیه داستان به ما مربوط نیست. برای ما نتیجه مهم است.
یکی از نکاتی که در پرسپولیس میبینیم افت بازیکنی مثل مهدی عبدی است. مهاجمی که در فینال آسیا و دربی گلزنی کرد ولی الآن محو شده و اصلا فرصت بازی پیدا نمیکند. دلیل افت او را چه میبینید؟
من اعتقادم بر این است که ۶۰-۷۰ درصد به خود بازیکن برمیگردد. هیچ مربی نیست که از بازیکن خوبش استفاده نکند.
کادر فنی در برگرداندن بازیکن به فرم مطلوب وظیفهای ندارد؟
من موافقم که مربی هم باید کمک کند ولی اگر خود بازیکن نخواهد چقدر به او میشود کمک کرد؟
شاید بازیکن هم دیده لوکادیا و دیاباته را خریدهاند و انگیزه و اعتماد بهنفس خود را هم از دست داده است.
اگر بازیکنی در سطح پرسپولیس از نظر روحی افت میکند همان بهتر که از این تیم برود. اگر بازیکنی نیاورند شما هر سازی دلت بخواهد میزنی چون میگویی همیشه فیکس هستی. تیمهای بزرگ مخصوصا دوتا بازیکن خوب میخرند که رقابت کنند. اگر عبدی در بازیهایی که حضور دارد گل بزند کسی او را بیرون میگذارد؟ اینکه تو در ذهنت بگویی لوکادیا را خریدند و انگیزه نداشته باشی که درست نیست. رقابت فوتبال همین است. برای شما آلترناتیو میآورند که خودت را تقویت کنی و اصلا نگذاری فرصت به او برسد. قاعده و قانون فوتبال این است. اگر این نبود که تیم را با ۱۱ نفر میبستند. من خودم وقتی ۱۸ سالگی رفتم پرسپولیس ۴ تا هافبک تیم ملی جلویم بود. من هم باید میگفتن با علی پروین و محمد مایلیکهن و اصغر ادیبی و … رقابت کنم پس بروم دنبال زندگیام. من دنبال یک فرصت کوچک بودم تا خودم را نشان دهم ولی بچههای الآن فکر میکنند حالا که به پرسپولیس آمدهاند دیگر تمام است و این پیراهن تا آخر در تن آنهاست. در تیمهای بزرگ اصلا این شکلی نیست. غفلت کنی جای شما را میگیرند.
الآن که اینها را گفتید یاد پیام صادقیان افتادم!
من روزی نیم ساعت با پیام حرف میزدم و از نظر روحی تلاش میکردم شرایط او را بهتر کنم. بارها به او گفتم فوتبالیست قابلی هستی و میتوانی کارهای بزرگی کنی. گفتم تو مثل ناصر محمدخانی میتوانی فوتبالیست بزرگی شوی. خداوند به او استعداد فوقالعادهای داده بود ولی وقتی خودش نمیخواست نمیتوانی به او تزریق کنی!
مشکل پیام صادقیان در آن زمان چه بود؟ یادم است خیلی از سبک زندگی او انتقاد میکردند.
دقیقا همین بود. سبک زندگی، مشاورههای کنار او و دوستانش خیلی لطمه زدند. یادتان باشد زندگی حرفهای با عادی خیلی فرق دارد. چارچوب و قواعدی دارد که اگر درون آنها قرار نگیری از بین میروی و جای تو را میگیرند. فوتبالیستهای دنیا بیشتر از ۱۰ شب را ندیدهاند. همین زندگی درست دلیل موفقیت آنهاست. اینکه تا ۱ نصفه شب در چایخانه و … باشی که نمیتوانی فوتبالیست شوی. البته زندگی شخصی آنها به خودشان مربوط است. من موظف هستم در زمین چمن قواعد فنی را بگویم و اگر گوش کنی استفادهاش را میبری. خارج از استادیوم تمرینی اختیار دست بازیکن است. من نمیتوانم بگویم با چه کسی رفت و آمد کنند. نهایتا بگویم احتیاط کن با این افراد نچرخ و زندگیات را اصلاح کن. وقتی تو نکنی به مربی چه ربطی دارد؟ افت بازیکن به مربی چه ربطی دارد؟
زمان شما بود که با آن خواننده سر تمرین آمد؟
بله دوست پیام بود و باهم آمدند. میگویند کبوتر با کبوتر، باز با باز. شما دوستی که انتخاب میکنی باید در سطح کاری خودت باشد. وقتی انتخابهای شما بد است چرا برای عدم موفقیت دیگران را مقصر میدانی؟ حالا بگویی فلانی این حرف را زد. خیلیها حرف میزنند ولی شما شنونده هستی و انتخاب میکنی از کدام استفاده کنی. نمیشود کسی حرف نزند. نمیشود خوبها را بریزی دور و به حرفهای بد عمل کنی و بعد بگویی فلانی گفت. چرا در ناموفق بودن خودتان دیگران را مقصر میدانید؟ خداوند عقل داده که تشخیص دهی کدام را انتخاب کنی. مگر در زندگی ما این آدمها نبودند؟ زندگی مجتبی محرمی را ببینید که در بدترین جای تهران زندگی میکرد ولی فوتبالیست موفقی بود. فوتبالیستی بود که مانند او نمیآید. حالا زندگیاش بعد فوتبال چطور شده به ما ربطی ندارد ولی در زمان بازیگری جزو بهترینهای ایران بوده است. خب از این الگو بگیرید. یکی مثل سیدجلال را میگویند که تا ۴۰ سالگی بازی کرده خب ببینید راز بازی کردن او چیست؟ همین زندگی سالم است. تو هم میتوانی ولی باید زندگیات را درست کنی. سیدجلال هم یک انسان است ولی برنامهریزی زندگیاش درست بوده. کسی که قهرمان میشود باید از خیلی چیزها بگذرد. شما نمیتوانی همه چیز را باهم داشته باشی. باید از یک سری چیزها بگذری تا به هدفت برسی.
شما برای رسیدن به موفقیت باید بها بدهی. از خیلی لذتهای زندگی باید بگذری تا به آن موفقیت برسی. اسطوره بارز آن مسی و رونالدو هستند و پول و امکانات و همه چیز دارند و هیچ محدودیتی هم ندارند. اما همه چیز را بوسیدهاند و گذاشتهاند کنار. به نظر من اینها از نظر نفسانی انسانهای قوی هستند. اگر همه چیز باشد و شما استفاده کنی که هنر نکردی. اگر استفاده نکنی هنر است که چقدر به نفس خودت غلبه کردی و به آن تسلط داری.
در همان پرسپولیسی که شما سرمربیاش بودید مهدی طارمی هم بازی میکرد که مسیر متفاوتی را رفت. همینطور احمد نوراللهی که ستاره شد و الآن بازیکن تیم ملی است.
متاسفانه بقیه راه این نفرات را نرفتند و مسیر دیگری را انتخاب کردند. رضا حقیقی فوتبالیست خیلی خوبی بود؛ فیزیک خوبی داشت و باهوش و باشعور بود ولی چرا به آن راه رفت؟ دوستان بد، زندگی بد و انتخاب بد. در همان تیم علی علیپور را آوردیم. همین سه نفر طارمی، نوراللهی و علیپور را ببینید. ما از این سه نفر بهتر هم داشتیم ولی راهی که رفتند درست نبود. مشورتهایی که گرفتند و آدمهایی که با آنها صحبت کردند و حرفشان را گوش دادند. من با شما مشورت میکنم ولی در نهایت تصمیم با من است که چه انتخابی کنم. مسئولیتش هم با خودم است. الآن کسی ناموفق بوده نمیتواند گردن کسی بیاندازد.
کلا آن دوره حضور شما در پرسپولیس خیلی عجیب و پرحاشیه بود.
خیلی زیاد.
کلا از همان شروع داستان که شما سر تمرین رفتید و علی دایی آمد و همان جا دلخور شد. ماجرای آن تمرین پرحاشیه چه بود؟
من خیلی نمیخواهم نبش قبر کنم. مگر در فوتبال دنیا این جابجاییها وجود نداشته است؟ مگر من به اندازه نفر قبلی فوتبال بازی نکرده بودم؟
شاید مدل این تغییرات ایراد داشت.
خود آقای دایی چطوری آمد؟ مربی قبلی سر تمرین بود ایشان آمد. در فوتبال حرفهای همه چیز اتفاق میافتد. مربی چلسی را چطور عوض کردند؟ این قاعده فوتبال حرفهای است. شما امروز موفق نباشید فردا یکی دیگر جای شما را میگیرد. این دلخوری و ناراحتی دارد؟
اینکه دو مربی سر تمرین رفتند برای پرسپولیس زشت نبود؟
قبل از ما خود آقای دایی جای کرانچار را گرفت. رفت سر تمرین کرانچار و معرفی شد. چرا این مسائل را انقدر بد میدانیم؟ برای ایشان عیب نداشته برای من عیب داشته است؟ من واقعا نمیدانستم و اعضای هیئت مدیره به من گفتند سر تمرین برویم. سه روز قبل به آقای رحیمی نامه برکناری آقای دایی را دادند و گفتند به ایشان ابلاغ کنید بیاید تسویه حساب کند. حالا ایشان نامه را نداده تقصیر بقیه چیست؟
به نوعی دود آن اتفاقات در چشم شما و پرسپولیس رفت.
من شدم آدم بد داستان. نامه را به اقای رحیمی دادند که به آقای دایی بدهد و از او تشکر کنند و بیاید برای تسویه حساب. آقای رحیمی سه روز قایم شده بود و سر تمرین نیامد و کسی او را پیدا نکرد. خب سه روز بلاتکلیف بودند و گفتند مربی را معرفی کنیم چون تیم بازی دارد. من چه تقصیری داشتم؟ آدم کمی واقعبینانه نگاه کند. تازه تیمی به ما دادند که پر از محروم و مصدوم بود. همان تیم را صدرنشین لیگ قهرمانان آسیا تحویل برانکو دادم. ما اولین باخت امیر قلعهنویی در دربی را رقم زدیم. چطوری با این کارنامه ما را برداشتید؟ تیم دست و پا شکسته تحویل ما دادند که پول آب معدنی نداشت و مدیرعاملش را گرفته بودند. دوره ریاضت و بدبختی ما بود.
اگر به عقب برگردید پیشنهاد پرسپولیس را قبول میکنید؟
ما با عشق به پرسپولیس قبول کردیم. وگرنه من هم میگفتم همه چیز را آماده کنید بعد میآیم. به خدا با این شرایط نمیآمدم.
شاید این حتی آینده مربیگری شما را هم خراب کرد.
حتما همینطور بوده است. کسی نمیگوید ما با آن شرایطی که تیممان داشته چه تیم هایی را بردیم، نمی گویند ما با آن شرایط بدمان در جام باشگاه ها با ۹ امتیاز صدر جدول بودیم. این ها را کسی نمی بیند. من از هیچ چیز این ماجرا ناراحت نیستم. فقط می گویم یک فرصتی به ما می دادید. وقتی کسی آمده و با آن تیم دست و پا شکسته چنین کارهایی کرده، نباید یک فرصت داشته باشد؟ توانایی آدم ها همین طوری از بین می رود، دیگر دیده نمی شود.
فکر میکنم یکی از کارهایی که اگر به عقب برگردید نمی کنید، کنار گذاشتن نیلسون بود، شما نیلسون را کنار گذاشتید و سوشا را آوردید، البته دلایل شما منطقی بود، چون سوشا جوان تر بود. ولی فکر می کنم نتیجه چیزی که فکر می کردید نشد. درست است؟
قاعدتا شما باید یک تصمیم هایی بگیری، من یک تصمیمی گرفتم و تجربه کردم، این تجربه هم به من کمک کرد. من زمانی که در پرسپولیس بودم هم نیما نکیسا را آوردم. به یک جوانی که اعتماد کردم. شما یک نفر را می آوری می رود تیم ملی و جام جهانی. خب این موفقیت است. درست است؟ این جا هم این کار را کردم، او خودش به خودش ضربه زد. سوشا قد و قواره خوبی داشت، تکنیک و سرعت خوبی داشت، هوش خوبی داشت و دروازه بان خوبی بود. ادامه این راه مهم بود که خودش به خودش ضربه زد. شما می آیی این فرصت را به من می دهی دیگر نباید تا آخر عمر هل بدهی، من خودم دیگر باید ادامه راه برم. او خودش بقیه راه را نرفت. هم او این گل را خورد هم نیلسون. گفتیم این هم می آید ده سال می شود گلر تیم ملی مملکت. وقتی خودش قدر خودش را نمی داند دیگر چه می شود کرد؟
شما یک بار هم با هم درگیری داشتید و حرف های خیلی بدی به شما زده بود، بعد هم عذرخواهی کرد.
بله، حالا چه بود؟ من تا نیم فصل هم با پرسپولیس نرسیدم، من اگر نیم فصل به پرسپولیس می رسیدم تغیراتی خیلی زیادی می دادم. این فرصت را هم از ما گرفتند. خب من هم می دانستم باید چه کاری بکنم. کسی که می آید یک همچین تیم دست و پا بسته ای را سازماندهی می کند و باعث موفقیتش می شود، چرا نمی گذارید؟ حتی به نیم فصل هم نرسید. درست است؟ اجازه می دادید می گفتید این بنده خدا هم کارش را بکند. آدمی که می آید کسی مثل احمد نوراللهی را رو می کند، این چیز ها جزو توانایی هایش هست، فقط این را می بینید که این جای فلانی آمده؟ شما چه فرصتی در پرسپولیس به من دادید؟ با کدام مدیرعامل قبلی و کدام پول؟ در سفر ازبکستان چهار ساعت در فرودگاه اسیر بودیم پول خروج از کشور نداشتیم. بعد با آن تیم ازبک هارا هم آن طور کردیم. توانایی به چه چیزی می گویند؟ خب این ها توانایی است دیگر. دست و پای شما بستند و انداختند در استخر، تازه می گویند کرال سینه برو. شما الان ببین برای همه مربیان چه امکاناتی گذاشته می شود. بازیکن، پول، ابزار. شما این ها را نداشته باشی و فیلسوف زمانه باشی. کدام یک از این هارا برای ما تهیه کردند؟ من پول نداشتم، بابک حاتمی را به زور از مازاد سایپا گرفتم. نداشتم خانزاده را میذاشتم دفاع راست. من علیرضا نورمحمدی که در عمرش دفاع چپ بازی نکرده بازی با ازبک می گذاشتم دفاع چپ، شب در اتاق به من می گفت آقا بخدا من تا حالا دفاع چپ نبودم خراب می کنم. می گفتم علیرضا جان نترس چیزی نمی شود، نمی خواهد کار عجیبی بکنی بازی ساده خودش را بکن. یک هیچ هم بردیم بعد آمد بیرون گفت آقا من عجب بازی کردم.
قضیه بنگر هم زمان شما بود؟ سکته نکردید؟
هنوز به دقیقه یک هم نرسیده بود. خب شما باشید چه کار می کنید؟ همین اتفاق برای بیچاره کالدرون هم افتاد. هجمه رویش انداختند که چرا گل نمی زنی؟ بیچاره در مصاحبه گفت من که نباید گل بزنم. درسته؟ همه گفتند آقای کالدرون درست گفته است.
اما این قضیه که مربی بیاید در نشست خبری و از بازیکن انتقاد کند، خیلیها میگویند بهتر این این اتفاق در رختکن بماند، موافق هستید؟
این الان در مربی های جدید هم اتفاق می افتد. منتهی الان کمی مودبانه تر شده. راه دور نرویم. ما در رختکن تا حالا توی سر کسی نزدیم، مثل بکهام که داخل رختکن توی سرش زده بودند. ما یک جای انتقادی می کنیم که بازیکن به خودش بیاید. بابا بازیکن همه حیثیت مربی را زیر سوال برده است. تو پولت را می گیری فشار و حجمه روی مربی است. بعد هم بازی تمام می شود سه تا میکرفون می آید جلوییش می گوید خب امروز شانس نیاوردیم، شانس نداشتیم چیه؟ تو وظیفه ات این است توپ را گل کنی. پول گرفتی برای چی؟ کارت این است. این را باید به بازیکن ما تفهیم کنیم. اگر نکنیم هر بازی وضع همین می شود. یک بار گل نزنی دو بار نزنی برای تو چیزی نمی شود، مربی را بر می دارند. هوادار ناراحت می شود. هیچکس هم گردن بازیکن را نمی گیرد. بعد هم یادتان هست چه شد؟ شعار بی غیرت ها دادند.
خب این ها همه ثمره این است که شما کارت را دقیق و درست انجام نمی دهی، مربی با ۵ انگشت فاصله تا بهترین مربی جهان می شود منفور ترین مربی جهان. مثلا، مربی تعویض می کند، بازیکن داخل می رود، ضربه اش با ۵ انگشت فاصله تا دروازه وارد گل می شود تو می شوی بهترین مربی. عجب تعویضی کرد، عجب چیزی بود. این ۵ انگشت از بغل تیر برود بیرون می شود این چه تعویضی بود کردی. این تفاوت است. طرف که درست فکر نمی کند. خب مربی تعویض کرده که این اتفاق بی افتد برود داخل گل. حالا نزده مربی بد است؟ ما این طوری به قضیه نگاه می کنیم. شما برو آمار تیم من را ببین. خدا وکیلی پیدا کنید. ببنید زمانی که پرسپولیس بازی می کرده چه قدر مالکیت توپ داشته. چند تا پاس داده و چه قدر موفقیت داشته. خدایی این آمار را در بیاورید. به جان هر کسی که دوست دارید برای این یک وقتی بگذارید. اگه تیمی مثل تیم من این نتیجه رتا گرفته بود. کدام تیم انقدر خلق موقعیت می کرد؟ بعد مثلا طارمی موقعیت را گل نمی کرد. عادل فردوسی پور به حرف آمد، گفت آقا مگر می شود این همه خلق موقعیت کرد و گل نکرد. طارمی و علی پور خراب می کردند و بهایش را من می دادم. بعد ها آمدند برای برانکو گل زدند. یکی باید بهایش را می داد، من دادم. ولی این ها دلیل نمی شد که من مربی بدی باشم.
یک سری حرف هم برای زمانی بود که تادو را گرفتید.
آفرین، تادو بازیکن خوبی بود. بازی تدارکاتی در دبی هم دو گل زد و هم دو پاس گل دادو یک مقدار اضافه وزن داشت، وظیفه چه کسی بود این را درست کند؟ من، من این را از نظر بدنی درست می کردم. مگه لوکادیا وقتی آمد اضافه وزن نداشت؟ چه گفتند؟ بیرونش کردند؟ خب به او زمان و فرصت دادید او هم رسید.
شاید به خاطر رزومه هم باشد.
به غیر از لوکادیا پرسپولیس بازیکن های زیادی آورده بود. چه کسانی بودند؟ برانکو سه تا بازیکن آورده بود کدامش را استفاده کرد؟ چرا کسی ایراد نمی گیرد؟ چرا صدای کسی در نمی آید؟ این نامردی است. می گویند حمید درخشان یک بازیکن را آورد فلان بود. چرا کسی در مورد بازیکن هایی که بقیه آوردند چیزی نمی گوید؟ یعنی انقدر فرق من با بقیه هست؟ انقدر عقل من کمتر است؟ بک بازیکن در آن سطح انقدر بالا، یک بازیکن انقدر برورد پایین؟ نه برادر من، حالا این چاق بوده، باید زمان می دادید. حالا به آن زمان ندادید هیچ، به مربی هم زمان نمی دهید. معجزه می کردم؟ نمی شد که. حالا قدیم می گفتند اول یک سوزن به خود بزن، انصاف هم خوب بود. ما یک نیم فصل، زمانی که من دستیار اسکاندو بودم، وقتی او رفت، ناصر خان حجازی در نیمکت بود. من سه تا به استقلال زدم و با اقتداز بردم. چرا کسی یادش نمی آید؟ یک بزای دیگر هم با استقلال بود که جنجالی بود. ۲ بر ۲ کردیم. ان هم ما جلو بودیم در پشت پرده ما را بازنده کردند. داستانش را هم نمی گویم. کسی این ها را نمی بیند؟ خب این ها موفقیت است. تیم را قهرمان کردیم بازی کسی نگفت حمید درخشان قهرمان کرد.
زیدان هم بعد از این که ۳ قهرمانی به دست آورد، در دوره بعدی مربی گری اش که انتقاد شد گفت کلا در فوتبال مردم زود فراموش می کنند.
برای من را هم فراموش کردند. حرف درستی است. مردم زود فراموش می کنند.
یکی از تجربه های جالبی که از شما دیدیم بازیگری شما در سریال پژمان بودم، یکم از آن فضا برای ما بگویید. سخت بود؟
برای اولین بار بود. وقتی هم آقای قاسم خانی این موضوع را مطرح کردند، من سوال کردم و پرسیدم اگر در کاراکتر خود همان مربی و همان شخصیت هست، چون ما در این قالب بزرگ شدیم، من در خدمتم. گفتند همان هست و هیچ تغیری در آن نیست. آن سریال خیلی موفق شد تا پارسال هم در تلوزیون پخش می شد. تیم خیلی خوبی بودند.
پژمان فوتبالیست بهتر است یا بازیگر؟
الان ماشالله بازیگری اش از فوتبال اش خیلی بهتر است.
دیگر بعد از آن برای کار پیشنهاد نداشتید؟
چرا داشتم، ولی دنبالش نیستم.
سکانس های جالبی که در پژمان بود بازیکنان تلاش می کردند برای این که در تیم باشند، شما از این بازیکنان داشتید؟ که با خودشیرینی بیاید و بازی اش بدهید؟
قطعا بوده، نمی شود در زمان فوتبال بگویید نبوده است. بله خیلی از این ها بوده اند، احترام ویژه می گذاشتند که مثلا انتخاب کنی، یک نظری بکنی و پوئن هایی بدهی.
در بحث جدایی اسکوچیچ خودش که خیلی اعتقاد داشت، خیلی ها هم می گفتند یک سری از بازیکنان دخالت کردند. این ها را شنیدید؟ نظرتان چیست؟
نظر من این است که یک بازیکن اصلا نباید به خودش اجازه دهد به این حریم وارد بشود. چون بازیکن تصمیم گیرنده نیست. اشتباه بعدی را آن آقایان کردند که آن هارا دعوت کردند. نباید این اتفاق بی افتد. اصلا به بازیکن ربطی ندارد. شما وزیری شما تصمیم می گیری، اگر مجلس هست مجلس، هر چیزی یک مرجعی داردف فدراسیون فوتبال را بخواهید و مشورت کنید که این باشد یا نباشد. بازیکن که نباید بگوید. چهار نفر را می آوری می گویند این نباشد، هفت تا را می آوری می گویند نباشد، چهار نفر می گویند این باشد، این که نمی شود. این ها اصلا تصمیم گیرنده نیستند. اشتباه بزرگی بود. اشتباه اول را فدراسیون کرد که مسائل کادر فنی را خودش حل نکرد.
بعد همان هایی که در کمیته فنی رای به رفتن اسکوچیچ دادند وقتی کی روش آمد گفتند اسکوچیچ خیلی خوب بود.
این چندگانگی است. آدم حرف خودش را هم که می زند باید مراقب باشد چه می گوید. این کار کار خیلی بدی بود. اسکوچیچ در بدترین شرایط تیم ما را گرفت و به تیم ما کمک کرد. باید از او تقدیر و تشکر کرد. برای من قابل احترام است، برای تیم ملی ما زحمت کشیده است. تیم ما را موفق کرد. حالا این که تشخیص دادند سرمربی در جام جهانی کسی دیگری باشد هم قابل احترام است، ولی با یک شرایط خوب و با احترام. حالا خوشبختانه فدراسیون و مهدی تاج از اسکوچیچ دعوت کردند، تشکر کردند و پاداش دادند، حق و حقوقش را کامل دادند و تشریف برد. ولی چه بهتر بود این را زودتر و با یک مراسم بهتر انجام می دادند، نمی گذاشتند به این شکل اتفاق بی افتد. البته فدراسیون قبلی این مشکلات را به وجود آورد که این تداخل ایجاد شد. حتی فدراسیون قبلی هم که می خواست بردارد باید در یک شراط خوب تصمیم می گرفت، احترام می گذاشت و تشکر می کرد، بعد می گفت ما نمی توانیم همکاری کنیم.
به نفع تیم ملی هم بود.
قطعا، این همه جنجال و دودستگی ایجاد نمی شد.
شما در دوران بازی از استقلال پیشنهاد داشتید؟
بله، قبل از این که به پرسپولیس بروم. اول استقلال بود.
خودتان قبول نکردید؟
بله، دوست نداشتم بروم استقلال. دوست داشتم بروم پسپولیس رفتم پرسپولیس. هیچوقت هم به جز پرسپولیس جای دیگری بازی نکردم. فقط قطر رفتم برگشتم.
قطر آن زمان چه قدر می داد؟
در ایران که چیزی نمی گرفتیم. در قطر مثلا می شد سه هزار دلار.
سالانه؟
نه ابتدای قرارداد ۴۰ هزار دلار می داد و بعد ماهی ۳ هزار دلار.
به نسبت ایران خیلی خوب بوده است.
بله در ایران هیچ چیزی نمی دادند. سال هایی که بازی کردیم عشقی بود.
آقای صالح نیا یک بار اینجا گفتند علی پروین یک پولی گرفتند که اسم پرسپولیس بشود پیروزی. تایید می کنید؟
من صحبت های آقای صالح نیا را تایید و رد نمی کنم ولی ان زمان که دست علی پروین نبود. سازمان ترییت بدنی تشخیص می داد. ما تصمیم گیرنده نبودیم، ما پیراهن سرخ را می پوشیدیم و بازی می کردیم. حالا یک نفر می گفت پرسپولیس یک نفر می گفت پیروزی. اصلا به شخص ربط نداشت سازمان ورزش تصمیم می گرفت که بعد شد وزارت ورزش.
در یکی از دربیها شما یک کفشی به اصغر حاجیلو هدیه دادید، به خاطر علاقه شدیدش به شما بود؟
نه ما دوست خیلی دیرینه بودیم. ما در دبیرستان هم با هم بودیم. ایشان در استقلال بازی می کرد و من در پرسپولیس. موضوع کفش هم این بود که او بازی داشت و کفش نداشت، چون او فیکس بود و من تازه رفته بودم پرسپولیس، شانس بازی خیلی زیادی نداشتم. من هم با یک سری شرط و شروط کفش را دادم. شرط و شروطم هم این بود که کاشته بزنی اشکالی ندارد ولی حق نداری تکل بزنی.(با خنده) آن دوران قشنگ ترین دوران بود. چرا؟ خالص ترین و دلی ترین دوران بود. هر چیزی گفته می شد همان چیزی بود که در دل بود.
شاید به خاطر همین باشد که پولی نبود و همه چیز دلی بود.
یکی از دلایل همین بود. ولی من باز هم می گویم، در دنیا پول زیاد آمده ولی آن ها هیچوقت این طور نمی کنند. چون به اصول پایبند هستند. این خلی مهم است که شما به اصول پابند باشی. یادتان هست در سال های گذشته بازیکن می آمده، پور از کسی درگیر می گرفته، توپ نمی زده،کرنر می داده و.. این ها خوب نیست. این را نمی گویند شریف زندگی کردن. شما هزار هزار پول بگیر تا زمانی که در همان تیم هستی شرافت همان پیراهن است. مردم این را می فهمند. این بسیار با ارزش تر از پولی هست که می گیرید. بزارید ما درست وشریف زندگی کردن را به بچه ها یاد بدهیم. کجا هستند کسانی که با پول جا به جا شدند آیا خبری ازشان هست؟ یک فصل، دو فصل، تمام شد و رفتند. چون زندگی و راه را غلط انتخاب کردند. من اعتقاد به این داره، پول بگیر، در ان یکسال برای باشگاه با جان بازی کن، بعد اگر خواستی بروی هم از تو قدردانی کنند بگویند تا بود برای ما با افتخار و جان بازی کرد. با تمام وجود و تلاش. این ها ارزشمند است، پول را هم با برکت تر می کند. ما این جوری یاد گرفتیم و بار آمدیم بچه هامان را هم همین طور بزرگ کردیم. به ظاهر زندگی کسی هم نگاه نکردیم، این که چه طور پول درآورده و این ها به ما مربوط نیست خودش و خدایش می داند. ما باید این هارا در جوان ها را جا بیندازیم. اخلاق و جوانمردی. سال ها هست ما این را در فوتبال نمی بینیم. بازی جوانمردانه گم شده. سال هاست تکل زدن و لگد زدن و برخورد بد را داریم در فوتبال می بینیم. فوتبال چیزهای قشنگ تری دارد. ما نشان نمی دیم. برویم آن هارا توسعهه دهیم به مردم به جای صورت زشت فوتبال نشان دهیم.
الان مدیرعامل به مربی می گوید برو کنار زمین شلوغ کاری کن. این شده الگو. اصلا برای این کار آدم استخدام می کنند. ما هنوز نتوانستیم یاد بگیریم که دو لفظ قشنگ در مصاحبه مطبوعاتی پخش شود و بگوییم فلان مربی دمش گرم فلان حرف قشنگ را زد. اگر ببازند یا داور مقصر است، یا فلان لیدر. اصلا فاجعه است. شما مصاحبه ها را ببین اگر دو کللام حرف درست دیدی من جایزه می دهم. چه می خواهیم یاد بگیری و یاد بدهی؟ خدا پدر قطبی را بیامرزد دو تا حرف درست زد. اگر نه همش این به آن توین می کند و ان به این. همه کاسه کوزه ها هم سر داور می شکند، هیچکس نمی گوید تیم من ایراد داشت. همه می گویند عالی بودیم. به ۱۸ قدم نمی رسی عالی بودی؟ امیدوازم فوتبال ما پوست بندازد و تفکرات جدید وارد شود. ولی من بعید می دانم.
شما با آن وضع بدنسازی چطوری تا ۳۸ سالگی بازی کردید؟
خیلی سخت بود. الان خیلی خوب شده. ان زمان کسی نمیگذاشت ما وزنه بزنیم. اصلا مواد تقویتی و مکمل نبود. نمیگذاشتند ما آب بخوریم. الان بازیکن جمعه بازی دارد از چهارشنبه در اردو سرم و ماساژ دارد. الان امکانات خیلی خوب شده باید دید چه طور استفاده می کنیم.
بیشتر بخوانید:
۲۵۸ ۲۵۸