ایتالیا فرقی با ایران نداشت!
ریحانه اسکندری: الساندرا کمپدلی ایتالیایی از زمستان سال گذشته هدایت بانوان ملی پوش والیبال ایران را بر عهده گرفت تا داورزنی گام تازه و متفاوتی را برای رشد و توسعه والیبال بانوان بردارد. انتخابی که پس از بررسی گزینه های مختلف انجام شد و قطعا اهداف بلندمدتی را دنبال میکرد.
با حضور کمپدلی در ایران همه منتظر بودند تا ببینند تغیراتی که انتظار میرود حاصل می شود یا نه؟
حضور تیم ملی والیبال بانوان در مسابقات همبستگی کشورهای اسلامی اولین آزمون جدی و رسمی شاگردان کمپدلی بود. بانوان ایرانی در این رقابت ها با ازبکستان، اندونزی، و ترکیه هم گروه بودند موفق به حضور در نیمه نهایی شدند. در نیمه نهایی ملی پوشان به مصاف جمهوری آذربایجان از گروه ب مسابقات رفتند با شکست این حریف راهی فینال شدند تا طلسم ۵۶ ساله ایران با قطعی شدن مدال نقره شکسته شود. در فینال اما یاران کمپدلی محکوم به شکست مقابل ترکیه قدرتمند شدند.
مائده برهانی، مهسا صابری، نگار کیانی، پوران زارع، الهه پورصالح، شبنم علیخانی، محدثه محشتاقی، تهمینه درگزنی، زهرا کریمی، زهرا مغانی، فاطمه امینی، ریحانه کریمی، آیتک سلامت و مهسا کدخدا ۱۴ یار ایران در این رقابت ها بودند.
صدیقه اسلامی به عنوان سرپرست، الساندرا کمپدلی (سرمربی)، فاطمه رشیدی و مهسا آراسته (مربیان)، زینب گیوه (مربی بدنساز) و محمد مخدومی به عنوان آنالیزور، تیم ملی والیبال زنان را همراهی میکردند.
پس از پایان رقابت های همبستگی کشورهای اسلامی، ملی پوشان با همان ترکیب راهی مسابقات کاپ آسیا شدند. مسابقاتی که سطح بسیار بالایی دارد و قابل مقایسه با رقابت های قبلی نبود. حریفان سرسخت تر مقابل ملی پوشان صف آرایی کردند تا عیار واقعی تیم ملی مشخص شود.
هفتمین جام کنفدراسیون والیبال زنان آسیا ۲۰۲۲ از ۳۰ مرداد تا هفتم شهریور با حضور ۹ تیم در شهر پاسیگ کشور فیلیپین برگزار شد. ایران در این دوره از رقابت ها با کرهجنوبی، فیلیپین، چین و ویتنام هم گروه شد.
آیتک سلامت، حانیه محتشمیپور، محدثه مشتاقی، شبنم علیخانی، مهسا صابری، مائده برهانی، مهسا کدخدا، فاطمه امینی، پوران زارع، تهمینه درگزنی، نگار هاشمی، الهه پورصالح، ریحانه کریمی و زهرا مغانی ترکیب تیم ملی والیبال زنان ایران را جام کنفدراسیون والیبال تشکیل میدادند.
صدیقه اسلامی به عنوان سرپرست، الساندرا کمپدلی (سرمربی)، فاطمه رشیدی و مهسا آراسته (مربیان)، زینب گیوه (مربی بدنساز)، نرگس عهدنو (فیزیوتراپ)، سوزان چمنی (مترجم) و محمد مخدومی به عنوان آنالیزور، تیم ملی والیبال زنان را همراهی میکردند.
ملی پوشان در گام اول با شکست کره نتیجه قابل توجهی را رقم زدند. ولی در ادامه کار خوب پیش نرفت. دختران ایران پس از کسب جایگاه چهارمی گروه به دور دوم راه یافتند و با قبول شکست برابر ژاپن (صدرنشین گروه B) راهی دیدار نیمهنهایی شد.
شاگردان کمپدلی در این مرحله نیز مقابل چینتایپه مغلوب و راهی مرحله ردهبندی برای کسب جایگاه هفتم و هشتمی شدند که در آخرین روز مسابقات توانستند استرالیا را سه بر صفر از پیش روی خود بردارند.
پرونده این رقابتها با قهرمانی ژاپن بسته شد و ملیپوشان ایران جایگاه هفتمی را به خود اختصاص دادند.
نتیجه ای که قابل دفاع نبود؛ می شود گفت کمپدلی درست همان چیزی را رقم زد که هر مربی دیگری در ایران هم توانایی انجامش را داشت. تیم از نظر فنی و تکنیکی تغیر قابل توجهی نداشت و تحولی که انتظار می رفت حاصل نشد.
در همین رابطه با میترا شعبانیان، مربی با باسابقه والیبال ایران گفتگویی انجام دادیم که در ادامه می خوانید.
از نظر شما حضور مربی خارجی در راس کادرفنی از نظر تکنیکی و فنی تاثیر متفاوتی روی تیم ملی ما داشته است یا خیر؟
الساندرا کمپدلی زمانی که به ایران آمد با توجه به صلاحدید فدراسیون هدایت تیم بزرگسالان ما را بر عهده گرفت، فاصله زمانی و شرایط بسیار مناسبی هم برای آماده کردن تیم و انجام بازی های تدارکتی داشت و فدراسیون هم امکانات خوبی در اختیارشان قرار داد. اما من فکر میکنم اصلا نتیجه قابلقبولی حاصل نشد و اتفاق جدیدی رقم نخورد. یعنی همان نتایج سالهای قبل مربیان ایرانی را به دست آورد را و همان روند را طی کرد. تیم کره هم امسال همان تیم همیشه نبود و از تیم نوجوانانش استفاده کرده بود. برای همین میتوان گفت در رده بزرگسالان کار خاصی نکردند. حالا این که فدراسیون دوباره چه برنامه خاصی در مورد ایشان دارد را نمیدانم. من فکر میکنم اگر این مربی در ردههای پایه باشد میتواند کمک بیشتری نسبت به رده بزرگسالان بکند. احساس من است که در آن بخش کمک بیشتری به والیبال بانوان توسط کمپدلی میشود.
از نظر فنی ایشان چیزی به تیم ملی ما اضافه کردند؟
ایشان از کشوری آمده که در والیبال دنیا صاحب نام است. ما نمیتوانیم بگوییم چیزی نمیداند چون بالاخره از ایتالیایی آمده که سال هاست در والیبال جهان صاحب نام است. من فکر میکنم از اول هم ایشان باید وارد رده ها پایه میشد تا رده بزرگسالان. با توجه به مشاهداتی که از نحوه تمرینات و عملکرد کاریش داشتم، روحیاتی که دارد برای بزرگسالان مناسب نیست و به ثمر نمیرسد. حالا شاید در رده بچههایی که سنین پایین دارند و مدیریتشان راحتتر است، موفق باشند و برای والیبال ما کاری بکنند. البته همه این ها در حد شاید است من نمیتوانم نظر قطعی بدهم.
همیشه سویه هایی مبنی برای لزوم جوانگرایی در تیم ملی بانوان ما و همینطور تغیر نسل جدیتر از سمت کارشناسان و مخاطبان میآید، به نظر شما این اتفاق در تیم ملی ما افتاده و اگر نه تا چه اندازه در شرایط فعلی لزوم به انجامش حس میشود؟
اگر من جای کمپدلی بودم، همان اول که در تیم ملی مشغول شدم جلسهای با مربیان سالهای گذشته تیم های ملی بانوان برگزار میکردم و نظرات و پیشنهادات آن هارا مورد بررسی قرار میدادم، نقاط ضعف و قوت و مشکلات را بررسی میکردم و حالا برنامه ای مینوشتم و آن برنامه بلند مدت را به فدراسیون اعلام میکردم. این کاری بود که در اول یا خود فدراسیون باید انجام میداد یا خود کمپدلی به فدراسیون درخواست انجامش را میداد. حالا من نمیدانم ایشان این کار را کرده یا نه. اما این که تازه در مسابقات بخواهیم ببینیم کی چه طور آدمی است و چه قدر توانایی دارد و عملکرد بچه ها چه طور است، من فکر نمیکنم درست باشد و فقط زمان از دست میدهیم. با توجه به این که تیم ملی یک دوره جوان شد و به مسابقات انتخابی المپیک عازم شد و تیم خوبی هم بود میتوانستیم مجدد این برنامه را اجرا کنیم. البته که بازیکنان بزرگسال هم برای والیبال کشور زحمت کشیدند.
اگر بخواهیم یک برنامه بلند داشته باشیم، میتوانستند وقتی تیمی به مسابقات همبستگی کشورهای اسلامی اعزام شد و نتیجه خوبی هم گرفت، برای مسابقات کاپ آسیا همان تیم را نبرند و تیم جوانتری را اعزام کنند. چون هم به لحاظ فیزیکی بدنشان خالی کرده بود و هم به لحاظ روانی برگشتن از یک سری مسابقات و مجددا راهی مسابقات بعدی شدن بازیکن را خسته میکند. آن هم مسابقات آسیایی که بسیار سختتر و سنگینتر است.
پس از نظر شما دلیل تکرار نشدن عملکرد قابل قبول ملیپوشان در کاپ آسیا همین مشکل خستگی بود؟
اصلا این دو تورنومنت قابل مقایسه با هم نیستند و کاپ آسیا بسیار متفاوت است. تیم های شرکتکننده در رقابت های کشورهای اسلامی اصلا قابل مقایسه با تیم های که در رقابت های آسیایی شرکت میکنند نیستند. شاید حتی اگر مربی دیگری به غیر از کمپدلی تیم را به مسابقات کشورهای اسلامی میبرد همین نتیجه حاصل میشد.
از نظر روانی کاری برای بانوان ما انجام شده است و فدراسیون برای مسئله روانی تیم فکری کرده است؟
به لحاظ بحث حضور روانشناس، فدراسیون با دکتر نمازی زاده، که استاد روانشناسی است برای تیمهای ورزشی یک تئاملی داشتند، بحث مهم این است که اول از همه باید نفرات تیم ملی مشخص شود، ببینند که آن تیم جوان است؟ بزرگسال است؟ یا اصلا ادغامی از جوانان و بزرگسالان است. بعد با توجه به صلاحدید مربی روانشناس صحبت هایی میکند. البته باید دید خود مربی ازنظر روانی آماده هست یا نه؟ مهم است خود مربی آشفته و بهم ریخته نباشد.
با توجه به تجربه زیادی که در بخش پایه دارید الان شما وضعیت تیم های پایه والیبال دختران را چه طور ارزیابی میکنید؟
الان یک دوره زمانی مشخصی وجود دارد که بازیکنان از نقاط مختلف کشور، جمع میشوند، انتخاب میشوند، در تیم ملی آماده میشوند و تحویل باشگاه ها داده میشوند. در حالی که همه جای دنیا برعکس این اتفاق انجام میشود. در همه جای جهان آموزش و پرورش بازیکنان را به رده های مختلف تیم های ملی معرفی میکند و بعد بچه ها انتخاب و راهی مسابقات میشوند. اما این جا بازیکنان با نقاط ضعف زیادی، دیده و وارد تیم ملی میشوند. الان ملاک فقط قد هست و استاندارد های دیگری وجود دارد که این بچه ها از نظر فنی و تکنیکی ندارند. این ها در تیم ملی ساخته میشوند و بعد به باشگاه ها داده میشوند. تا زمانی که این چرخه برعکس باشد ما مشکلات زیادی داریم. یعنی مربی تمامی زمان خود را صرف اصلاح تکنیک و آموزش میکند.
امکانات فنی و مبحث وجود سالن مناسب برای بانوان ما در حال حاضر چهطور است؟ رسیدگیهای انجام شده قابل قبول است؟
ما آکادمی مخصوص والیبال بانوان داریم که مربیان بی شماری در آن کار میکنند و خانواده ها استقبال میکنند. شهریه میدهند و فرزندان خود را ثبت نام میکنند. چون آموزش و پرورش رسما کاری برای بچه ها انجام نمیدهد، یک سری از خانواده ها علاقهمند هستند و بچه ها را ثبتنام میکنند. برای همین فضا برای یادگیری والیبال وجود دارد، این که کیفیت به چه صورت است، دچار مشکل است و ضعف ما الان در کیفیت آموزش هاست.
فصل جدید لیگ برتر و تیمهایی مثل سریک و پیکان را چه طور دیدید؟ گویا هفته گذشته بازی دیدنیای بین این دو تیم انجام شده است.
من آن بازی که بین سریک و پیکان بوده را ندیدم چون در گنبد بود. میدانم که اکثریت بازیکنان ملیپوش در سه تیم اول، یعنی پیکان، سریک و سایپا هستند. حالا ذوبآهن هم اوضاع بدی ندارد. این تیم ها اکثر ملیپوشان را جمع کردند و رقابت بین خودشان است. یکی سری تیم های مثل مس و تیمی که از یزد آمده از بازیکنان جوان و کمتر شناخته شده استفاده میکنند. مسلما نتایج بازی ها یک طرفه است. در لیگ آقایان رقابت ها بسیار دیدنی تر است چون بازیکنان خوب زیاد هستند و در تیم ها پخش میشوند، اما لیگ بانوان رقابت های جذابی به آن معنا ندارد.
شرایط حضور اسپانسرها در لیگ بانوان تغیری کرده یا همان روال ضعیف قبل را طی میکند؟
به نظر من تغیری نکرده است. تیم داری در بخش بانوان کاملا سلیقهای است. الان من با این همه سابقه مربیگری امسال برای دومین سال په یا پی تیم ندارم. درست از وقتی که از پیکان بیرون آمدم، در لیگ برتر تیم ندارم تا امروز. نمونه های دیگری مثل بلوری زاده که مربی تیم ملی جوانان ما هستند وجود دارد که در لیگ برتر تیم ندارند. یا مثلا اسپانسر ها اگر هم بخواهند تیم داری کنند، تعدادشان آن قدر نیست که بشود در لیگ مثل لیگ بسکتبال ۱۰ یا ۱۲ تیم داشته باشیم. متاسفانه این اتفاق نمیافتد و مثلا باشگاهی مثل باریج اسانس فصل قبل را قهرمان میشود بعد امسال اصلا تیم ندارد. این عدم ثبات مشکل بسیار بزرگی در بخش بانوان است.
والیبال تنها رشتهای در ایران است که برای زنان خود کمپ اختصاصی دارد و این نشان دهنده میزان اهمیت و نگاه فدراسیون به والیبال بانوان است، با توجه به صحبتهایی که با میترا شعبانیان انجام دادیم و آنچه در والیبال بانوان میبینیم، شرایط برای رشد والیبال در بخش بانوان در حال حاضر نیازمند آموزش ها و انتخاب های موثرتری در بخش ها پایه است. تحولی که باید از ریشه صورت بگیرد تا این درخت جان بگیرد و قدرتمندتر بالا برود.
بیشتر یخوانید:
۲۵۱۲۵۴