اجتماعیاسلاید

روزهای تلخ دریاچه ارومیه؛ چه کسی حقابه را نداد؟

کامیار فکور: کاهش سطح تراز دریاچه ارومیه در سال جاری ادامه پیدا کرده گفته می‌شود با این روند تا آخر مهر ماه با کاهش سطح تراز، سمت جنوبی دریاچه ارومیه به طور کامل خشک شود، که این امر نشان دهنده بازگشت دریاچه به روزهای بحرانی زمان تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه است.

این در حالی است که هدف‌گذاری ستاد احیا دریاچه ارومیه مبنی بر این بود که تا سال ١٤٠٤ دریاچه به سطح تراز اکولوژیک برسد. با توجه به این که از سال ۹۳ ستاد احیای دریاچه ارومیه با تدوین برنامه‌ها و هدف‌گذاری‌ها کار خود را آغاز کرد، امروز که اقدامات صورت گرفته و اعتبارات هنگفت هزینه شده نتیجه نداده، ستاد احیای دریاچه ارومیه به عنوان متهم اصلی شناخته شده است. اما واقعیت این است که پرداختن به مسائل و مشکلات محیط زیستی نیاز به یک هماهنگی منسجم و تعهد تمام دستگاه‌ها دارد اما در ایران بی‌اعتنایی برخی از دستگاه‌ّها و یا تضاد منافع امکان پایبندی به تعهدات و مصوبات محیط زیستی را کمرنگ می‌کند.

به طور مشخص وزارت نیرو در سالیان سال نشان داده که عهده‌دار تامین آب تمام بخش‌ها به غیر از محیط زیست است. سدسازی‌های گسترده و متعدد در کشور که طبیعت را از حقابه خود محروم کرده و منابع آبی و تالاب‌ها را به خشکی کشانده، نمونه این ناهماهنگی‌ها است. در این زمینه با محسن موسوی خوانساری، کارشناس آب گفت‌وگو کرده‌ایم.

آدرس غلط انتقادات به سمت ستاد احیای دریاچه ارومیه/ چه کسی حقابه را نداد؟

چقدر می‌توان شرایط کنونی دریاچه ارومیه را ناشی از عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه دانست؟

نمی‌توان شرایط امروز دریاچه ارومیه را صرفا حاصل عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه دانست بلکه باید دستگاه‌هایی مثل وزارت نیرو و عدم پایبندی آن‌ها به تعهدات خود را نیز در نظر گرفت. به هر حال این ستاد یک سری هدف‌گذاری‌ها و مصوبات داشت که مثلا بخش آب وزارت نیرو به آن پایبند نبود. ستاد احیای دریاچه ارومیه در سال ۹۵ مصوباتی را در زمینه‌های مختلف در دستور کار قرار داد که برخی از آن‌ها بسیار مهم بود که گرچه توانایی احیای دریاچه را نداشت، اما می‌توانست آن را به صورت اورژانسی در حالت پایدار نگه دارد. یکی از این مصوبات رهاسازی آب از مخازن سدها بود.

می‌دانیم که بیش از ۸۰ درصد از رواناب ورودی به دریاچه ارومیه از جنوب و جنوب غرب دریاچه وارد می‌شود. بیشترین جریان آب ورودی در جنوب و جنوب غرب دریاچه از سد مهاباد و رودخانه گدارچای، سد بوکان و رودخانه‌های زرینه رود و سیمینه رود و همچنین سد شهرچای و رودخانه نازلوچای تامین می‌شود که اگر رهاسازی شود سالانه بیش از ۱ میلیارد و ۳۰۰ میلیون متر مکعب آب را وارد دریاچه می‌کند تا دریاچه به صورت پایدار باقی بماند. ستاد احیای دریاچه ارومیه در این چند سال گذشته تمام بخش‌های مربوط به آب، کشاورزی و صنعت و معدن را دور هم جمع کرد و تصمیم گرفتند که رهاسازی آب به دریاچه ارومیه را به گونه‌ای انجام دهند که در فصل زمستان انجام شود. تاکید بر رهاسازی در فصل زمستان به این دلیل بود که آب بتواند خود را به پیکر اصلی دریاچه برساند.

به همین منظور هم مسیر اصلی رودخانه‌های زرینه‌رود و سیمینه‌رود و سایر رودخانه‌ها لایروبی شد تا جریان آب راحت‌تر به دریاچه برسد. در سال ۱۳۹۶، ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ این رهاسازی عملی شد و جریان آب با ماکسیمم دبی در آخر فصل زمستان و اول فصل بهار رها شد و دریاچه ارومیه نفس تازه‌ای گرفت. اما در سال ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ بخش آب وزارت نیرو، خصوصا در استان آذربایجان غربی به تعهدات خود مبنی بر رهاسازی آب به سمت دریاچه ارومیه در فصل مشخص شده پایبند نماند.

گرچه رهاسازی آب انجام شد اما در فصلی این اتفاق افتاد که دیگر کشاورزی شروع شده بود و این آب نتوانست خود را به دریاچه برساند. لذا عدم رهاسازی آب در فصل مشخص شده باعث شد که دریاچه لطمه اساسی بخورد و مقداری از تراز آب آن کاسته شود.

یکی از هدف‌گذاری‌های ستاد احیای دریاچه ارومیه طرح‌های انتقال آب از سد کانی‌سیب و از سد سیلوه به دریاچه ارومیه بوده است اما برخی از کارشناسان ضمن این که این مقدار آب ورودی را برای احیا دریاچه ناکافی می‌دانند معتقدند نظام آبی دریاچه با انتقال آب به وجود نیامده که با انتقال آب هم احیا شود. نظر شما در این باره چیست؟

کاملا درست است. انتقال آب نمی‌تواند راه حل اساسی باشد. دریاچه ارومیه ۷ میلیارد متر مکعب آب تجدیدپذیر دارد و باید بیش از ۳ میلیارد و ۲۰۰ میلیون متر مکعب، یعنی کمتر از نصف آن مقدار را به عنوان حقابه محیط زیستی به دریاچه ارومیه بفرستیم. قطعا این مقدار حجم با انتقال آب تامین نخواهد شد. شاید انتقال آب یا انتقال پساب تصفیه خانه‌ها بتواند قسمت کوچکی از مسئله را حل کند اما بخش اصلی به تامین حقابه محیط زیستی و کنترل و مدیریت مصرف آب برمی‌گردد. در این حوزه ضرورت دارد که سطح زیر کشت کاهش پیدا کند و مصرف آب کشاورزی تا ۴۰ درصد کم شود تا بتوانیم بر مشکلات به وجود آمده چیره شویم.

در حال حاضر اقدامات لازم را چه می‌دانید؟

در درجه اول رهاسازی آب از سدهای موجود به سمت دریاچه باید در اولویت قرار بگیرد. همچنین عملیات اجرایی سدهای نیمه‌کاره باید متوقف شده و دیگر اجرایی نشود. موضوع سوم بحث نکاشت و به‌کاشت است. نکاشت به معنی این است که سطح زیرکشت کاهش پیدا کند و به‌کاشت در راستای افزایش بهره‌وری در مصرف آب است به گونه‌ای که با تغییر الگوی کشت، مصرف آب کشاورزی تا ۴۰ درصد کاهش پیدا کند.

بیشتر بخوانید:

تلاش‌های ۸ ساله برای احیا دریاچه ارومیه در خطر است؛ راکد ماندن پروژه‌های احیا در یکسال گذشته

4747

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا