من از نمایش «مخاطب» یا هر اثر تئاتری دیگر دفاع نمیکنم، از روال قانونی دفاع میکنم
به گزارش خبرنگار تئاتر بارز نیوز؛ هنر نمایش در کنار رسالتهای بنیادینی چون جریان سازی؛ به تأمل واداشتن مخاطب اندیشهورز؛ تلاش برای تحقق تزکیه نفس (کاتارسیس) بهعنوان اولاترین درجه توفیق مخاطب و همذات پنداری او با اثر تئاتری به حساب میآید.
خاصیت آینه گون هنر نمایش برای بازتاب هنجارها و ناهنجاریهای اجتماع به عموم مخاطبان در راستای به اندیشه واداشتن آنها و ارائه راهکار برای برطرف ساختن آن ناهنجاریها؛ مهمترین مولفهاش بر این حکم استور است که هنری زنده است. هنری که در ارتباط مستقیم، نَفَس به نَفَس و دمبهدم با مخاطب جان میگیرد و بر کالبد شخصیتهای نمایشنامهی جان میبخشد.
آنچه در روند تولید و اجرای آثار تئاتری در سراسر جهان قانون است
محتوای هر اثر نمایشی در تمامی کشورهای جهان، منطبق با قوانین و همچنین سازگار با عرف و شعائر مذهبی آن کشورهاست
پر واضح است که محتوای هر اثر نمایشی در تمامی کشورهای جهان، منطبق با قوانین و همچنین سازگار با عرف و شعائر مذهبی آن کشورهاست. اگر این محتوا در نقطه مقابل چنین مؤلفههایی قرار گیرد منطقی است که مجال جولان اجرایش بهسبب آسیب رسان بودن و نه حس زدودن آسیب و آسیبشناسی هنر تئاتر به وقوع نخواهد پیوست.
در طول حیات هنر تئاتر در کشورمان (به ویژه بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی) نیز شاهد این اتفاق بوده و هستیم که همواره نهادی بالادستی بهعنوان «شورای نظارت و ارزشیابی اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» بهعنوان تنها نهاد قانونی برای صدور مجوز اجرا و تأیید محتوایی اثر با خوانش متن و دیدن نمایش تولید شده درنهایت رأی به اجرا یا عدم اجرای آن میدهد.
حلقه وصل میان این دو فعل به تعامل و گفتوگو برای برطرف ساختن برخی از نکاتی بازمیگردد که از دید کارشناسان شورای قانونی نظارت و ارزشیابی که حکم خود را از نهادی فرادستی، حاکمیتی و قانونگذار چون «شورای عالی انقلاب فرهنگی» گرفته باز میگردد تا تنها و تنها شورای نظارت و ارزشیابی محلی برای صدور مجوز اجرای یک اثر نمایشی باشد. بههمین سبب است که تمامی آثار نمایشی که در سراسر کشور به صحنه میروند باید دارای مجوز این شورا باشند.
گاه نیز پیشآمده که بهسبب همان اصل زنده بودن هنر تئاتر اغلب «نا آگاهانه» و در مواردی اندک و انگشتشمار «آگاهانه»؛ گروه نمایشی به نکات و مؤلفههای عنوان شده از سوی شورای نظارت بیتوجهی کرده و همین مساله به توقف اجرای آن اثر نمایشی میدهد؛ تا با گفتوگو، تعاملی مجدد، بازبینی دوباره و در نهایت رعایت نکات عنوان شده؛ گروه نمایشی با دریافت مجوز مجدد اجرای عمومی خود را از سر بگیرد.
به جای مقدمه
طی چند روز اخیر اجرای نمایش «مخاطب» به نویسندگی و کارگردانی جابر رمضانی که از هنرمندان جوان اما شناختهشده تئاتر کشورمان در دو عرصه ملی و بینالمللی است با چنین چالشی مواجه شد. نمایشی که در محتوایِ قصه و روایت خود دست بر یکی از ناهنجاریها و بزههای بزرگ انسانی یعنی مسئله تعرض (تجاوز) گذاشته است.
نمایشی که در راستای خاصیت آیینهگون هنر تئاتر در بازتاب ناهنجاریهای جامعه و تلاش برای به حداکثر رساندن تعامل تمامی افراد جامعه برای رفع آن آسیب (ناهنجاری) در بطنِ متنِ خود حکم همان نیشتر زدن و تذکر دادن به مخاطبان را پیش فرض خود قرار داده است.
این اثر نمایشی که اجرای عمومی خود را از ۲۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ در سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر آغاز کرده بود؛ روز ۱۱ خرداد ماه بهسبب غفلت ناآگاهانه گروه نمایشی و عدول از نکاتی که شورای نظارت و ارزشیابی اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر آن گروه نمایشی مکلف کرده بود با وقفهای ۴۸ ساعت مواجه شد.
اما بعد از تعامل و گفتوگو -همان حکم همیشگی تعاملات انسانی- میان کارگردان اثر (جابر رمضانی) و مسئولان شورای نظارت و ارزشیابی اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اجرای خود را از سر گرفت.
آتش معرکه بالاست؛ مبادا که تو را!
قضیه زمانی تلختر شد که یکی از روزنامههای کشور که خود بازوی رسانهای نهادی حاکمیتی است چنان بر خاکستر این اتفاق دمید که بهوضوح شبهه آن نیت غرضورزانه در راستای ضربه زدن و انتقام آن فرد یا افراد برای هر خواننده و بیننده مطالب آن روزنامه عیانتر شدعمق این چالش زمانی بیشتر شد که در فضای مجازی شاهد عناد ورزیدن و تاختن به بهانه این اثر به نهاد قانونی اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شورای نظارت و ارزشیابی این اداره کل با اشاره به مؤلفههایی در این نمایش بودیم که مشخصاً با قصد و غرض شخصی از سوی فرد یا افرادی که در دوره جدید مدیریت تئاتر کشور از همکاری با اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بازماندهاند بودیم. فرد یا افرادی که وقوع آن چالش کوچک را به محلی برای ضربه زدن و انتقام شخصی خود بدل ساختند.
قضیه زمانی تلختر شد که یکی از روزنامههای کشور که خود بازوی رسانهای نهادی حاکمیتی است چنان بر خاکستر این اتفاق دمید و آتش آن را شعلهورتر ساخت که بهوضوح شبهه آن نیت غرضورزانه در راستای ضربه زدن و انتقام آن فرد یا افراد برای هر خواننده و بیننده مطالب آن روزنامه عیانتر شد.
اما از یک سو بنا بر رسالت رسانهای، در راستای تنویر افکار عمومی بر آنچه شرط اول و آخر هر اقدام است؛ که همان سنجش صحت و تأکید بر نگرش، منش و رفتار منطبق بر قانون؛ نهادی قانونی چون شورای نظارت و ارزشیابی اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و دیگر سو بنا بر ایجاد شدن فضایی پرچالش به سبب آن اتفاق میان هنرمندان تئاتر؛ مخاطبان این گونه هنری و بیاخلاقی صورتگرفته در حوزه رسانه با محمود سالاری معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به گفتوگو نشستیم.
بعد از دو سال سخت کرونا؛ نهایت تلاش همکارانمان حمایت از هنرمندان تئاتر است
محمود سالاری در گفتوگو با خبرنگار تئاتر بارز نیوز با بیان آنکه همه میدانیم روند قانوی صدور مجوز اجرا برای تمامی گروههای نمایشی آن است که ابتدا کارشناسان شورای نظارت و ارزشیابی آن اثر را میبینند یادآور شد: در نهایت اعضای شورا بعد از دیدن نمایش حکم به تایید یا رد آن اثر میدهند، و یا اگر آن نمایش نیازمند اصلاح بود؛ مولفههای موضوعی را به گروه منتقل میکنند و درنهایت اثر موفق به دریافت مجوز اجرای عمویم میشود.
معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: بعد از دو سالی که کرونا جریان تئاتر را متوقف کرده بود و همچنین توجه به صرف هزینه و زمانی که هر گروه نمایشی برای تولید یک اثر متقبل میشود، نهایت تلاش و سعی همکاران ما در شورای نظارت و ارزشیابی آن است که آن گروه را به هدف اصلی یعنی اجرای عمومی نمایششان برسانند.
اعضای گروههای بازبین ما؛ روحانیان، دانشجویان و روانشناسان بودند
اعضای آن گروههای بازبین نامحسوس را روحانیان معظم حوزه علمیه؛ دانشجویان فرهیخته و چند روانشناس تشکیل میدادند. نظرها متفاوت و متضاد بود؛ اما هیچ کدام به تعطیلی کار رأی ندادند. تأکید میکنم هیچکسیسالاری با تاکید بر آنکه درباره نمایش «مخاطب» نیز این روند طی شده است خاطرنشان کرد: در میانه مسیر اجرای این گروه برخی از دوستان تذکراتی دادند. گروههایی را به شکل نامحسوس معین کردیم تا کار را مورد بازبینی قرار دهند. اعضای آن گروههای بازبین نامحسوس را روحانیان معظم حوزه علمیه؛ دانشجویان فرهیخته و چند روانشناس تشکیل میدادند. نظرها متفاوت و متضاد بود؛ اما هیچ کدام به تعطیلی کار رأی ندادند. تأکید میکنم هیچکس به تعطیلی کار رأی نداد. در تمام این دیدارها کلیدواژه مشترک این بود که نمایش مخاطب اثری تلخ است و بر روح مخاطب چنگ میزند اما کسی نمیگفت که کار باید تعطیل شود.
وی افزود: بلیت این تئاتر قیمتی دارد که هر مخاطبی به سراغ تهیه آن نمیرود؛ ظرفیت سالن محدود است و نکته بعدی آنکه اعلام کردهایم ورود مخاطبان زیر ۱۶ سال برای دیدن این نمایش ممنوع است. جمیع این نکات و فیلترها خود به تنهایی باعث میشود تا دامنه مخاطبان این اثر نمایش محدود شود.
معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصریح کرد: در کنار تمامی این نکات طی تعامل همکارانمان در شورای نظارت و ارزشیبابی اداره کل هنرهای نمایشی با همراهی جابر رمضانی (کارگردان نمایش) هر شب اگر نکتهای به نظرمان میرسید آن را اطلاع میدادیم تا گروه با اصلاح آن به اجراهای محدود باقی مانده خود تا زمان پایان تاریخ اجرای عمومی (که تنها چند اجرا بافی مانده) خود ادامه دهد.
به گفته سالاری، اما وقوع این اتفاق ساده و عرف برای اجرای عمومی هر اثر نمایشی از جمله نمایش «مخاطب» باعث دامن زدن بیشتر به آن شد و خود این اتفاق باعث شد این کار فروش بیشتری را تجربه کند. همه توجهها به سمت آن جلب شود. البته در این میان مسائل پشتپردهای هم وجود داشت که اگر با اتمام اجرای این اثر در تماشاخانه ایرانشهر بنا باشد تا اجرای عمومی آن در تماشاخانههای خصوصی ادامه داشته باشد؛ بهتر آن بود تا اسم این نمایش بیشاز پیش بر سر زبانها بیفتد، بیشتر مردم با آن آشنا شوند تا در نهایت برای آن تماشاخانه خصوصی اقبال مخاطبان برای تهیه بلیت و فروشش بیشتر تضمینشده باشد.
فرصت انتقام و ضربه توسط برخی دوستان که مسیر همکاریمان را از هم جدا کردیم
سالاری با بیان آنکه البته در این میان بیاخلاقیهایی نیز صورت گرفت که نمیخواهم اسم فردی را ببرم؛ اما برخی از دوستان از مجموعه همکاران خودمان در ادارهکل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چه در حوزه رسانه و چه در بخشهای دیگر که در دوره جدید فعالیت اداره کل مسیر همکاریمان را از یکدیگر جدا کردیم؛ این چالش و اتفاق ساده را وقت خوبی برای حمله و انتقام دیدند.
وی با اشاره به آنکه این شکل برخورد درست مثل آن است که شما در مواجهه با داستان قوم لوط یا داستان حضرت یوسف(ع) در قرآن کریم؛ ندانید که روایت خود را چگونه عادلانه بازتاب دهید و برخی از بخشها را عامدانه برجسته کنید! به ذکر مثالی پرداخت و گفت: مگر داستان قوم لوط مگر داستان شیرینی است؟ متن آن داستان نیز به روح مخاطب چنگ میزند.
من از نمایش «مخاطب» دفاع نمیکنم! مدافع روال قانونی هستم
شورای ارزشیابی و نظارت اداره کل هنرهای نمایشی نمیتواند به صرف نقد کردن و آرای مختلف و متضاد مخاطبان جلوی اجرای یک اثر را بگیرد!معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با یادآوری آنکه اینکه تماشاچی وقتی از سالن تئاتر بیرون میآید حسی از تنفر در وجودش احساس میکند؛ چهبسا همان کاتارسیسی (تزکیه نفس) باشد که ذات متعالی مواجهه مخاطب با اثر نمایشی است خاطرنشان کرد: از سوی دیگر ممکن است منتقدی بگوید این نمایش -مخاطب- اثری فوقالعاده ضعیف یا در اوج کیفیت است. اما در نهایت هر دو این نگرش نقدی بر نمایشِ «مخاطب» است.
سالاری تاکید کرد: شورای ارزشیابی و نظارت اداره کل هنرهای نمایشی نمیتواند به صرف نقد کردن و آرای مختلف و متضاد مخاطبان جلوی اجرای یک اثر را بگیرد! برای تعطیل کردن یک اجرا قواعد و قانون داریم. کار قانونگذار آن نیست که به صرف آنکه یک نمایش در حوزه اجرا ضعیف است جلوی آن را بگیرد. ما از مجوزی که دادهایم دفاع کردیم نه از کار! باید این دو مساله را از هم تفکیک کرد.
دیدم روزنامه جامجم کار بیاخلاقی کرده بود و نوشته بود دفاع سالاری از یک نمایش! من از نمایش «مخاطب» یا هر اثر تئاتری دیگر دفاع نمیکنم! من از روال قانونی دفاع میکنم. میگویم وقتی قانونی وجود دارد، شورایی دارد، اعضای آن شورا بنا بر اصول قانونی نمایش را میبینند و مجوز میدهند.
وی افزود: دوستانی فراتر از اعضای شورا را در قالب کارشناسان جامعه روحانیان، دانشجویان و روانشناسان را به شکل نامحسوس به دیدن نمایش میفرستم و آنها نیز یا وجود تنوع فکری، نگرشی و سلیقهای بر ادامه اجرا اتفاق نظر دارند پس معنای آن است که من قانوناً نمیتوانم کار را تعطیل کنم.
معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا تاکید بر آنکه من از قانون دفاع کردم. به همان پشتوانه قطعا از حیثیت تئاتر و کیان وزارت ارشاد دفاع میکنم اظهار داشت: این همان تفاوت اخلاق و بیاخلاقی است که یک خبرنگار بیاطلاع نمیتواند میان دفاع من از قانون موجود و نه نگرش من نسبت به یک نمایش تفکیک قائل شود و مینویسد دفاع سالاری از یک نمایش! من مدافع قانون هستم نه از اثری که روی صحنه است.
مخاطب امروز؛ چشم و گوش بسته، نمایشی را برای دیدن انتخاب نمیکند
دربرابر این جمله سطحی و ساده که «رفتیم و حالمان را بد کرد» میتوان با همان ادبیات گفت که «نمیرفتید برادر! مطالعهای درباره آن میکردید و بعد میرفتید!سالاری در ادامه با اشاره به آنکه الان دیگر اینگونه نیست که مخاطبان چشمبسته یک نمایش را انتخاب کنند و به دیدن آن بروند گفت: مخاطبان امروز در سایتهای بلیتفروشی خلاصه داستان اثر و نظراتی که دیگر مخاطبان در آن سامانه بلیتفروشی ذیل عنوان نمایش یادداشت کردهاند را میخوانند. سپس درباره اثر مطالعه میکنند و در نهایت تصمیم به دیدن آن نمایش میگیرند و اگر تمایلی نداشتند طبیعی است که نمیروند.
وی با بیان آنکه اینکه بگوییم «رفتیم تلخ بود؛ حالمان را بد کرد» برای مخاطب تئاتر منطقی نیست و معنایی ندارد افزود: دربرابر این جمله سطحی و ساده که «رفتیم و حالمان را بد کرد» میتوان با همان ادبیات گفت که «نمیرفتید برادر! مطالعهای درباره آن میکردید و بعد میرفتید! همینجوری چشمبسته رفتید کار را دیدید و به کام و حالتان خوش ننشسته! و حالا چون خوشنشین حال و کامتان نبوده میگویید که چرا این کار مجوز گرفته است!»… به این دلیل که مخاطب حالش بد میشود نمیتوانیم کار را متوقف کنیم.
معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصریح کرد: میخواهم بگویم اگر من، همکارانم در اداره کل هنرهای نمایشی و شورای نظارت و ارزشیابی کاری را انجام میدهیم؛ از حیثیت؛ کیان تئاتر و مجوزهای قانونی دفاع میکنیم. از خودم مثال میزنم. علیرغم اینکه من خود تئاتری هستم، تمام فراز و فرودهای این هنر را میشناسم و با آن آشنا هستم؛ ابتدا درباره این کار مطالعه کردهام؛ نظرات را خواندم؛ دیدم که با نگاه و سلیقه من جور نیست؛ پس به دیدن کار نرفتم! اما اگر صرفاً بهدلیل تفاوت سلیقه من با محتوای این اثر که بازتاب میدهد بخواهم جلوی کار را بگیرم؛ اولین نفری بودم که قانون و مجوز نهاد قانوی شورای نظارت و ارزشیابی را زیر پا گذاشتم. این خود از انصاف بهدور است.
همچنانکه اگر از کنسرت موسیقیای که در استانی بدون دلیل تعطیل شود دفاع میکنم. برای تعطیلی کنسرتی که مجوز نهاد قانوی را دارد باید دلیلی وجود داشته باشد. اینها دفاع از کیان و حیثیت وزارت ارشاد است
وی با تاکید بر آنکه با خود گفتم وقتی به دلیل تفاوت نگرش و بینش من با محتوای این اثر ممکن است مواجههام با آن حالم را بد کند پس چرا باید به دیدن آن بروم تصریح کرد: این فرق میکند که من از این کار دفاع کردم! من از این کار دفاع نکردم؛ اما از سازوکار قانونی شورای نظارت و ارزشیابی اداره کل هنرهای نمایشی حتماً دفاع میکنم.
معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تایکد کرد: همچنانکه اگر از کنسرت موسیقیای که در استانی بدون دلیل تعطیل شود دفاع میکنم. برای تعطیلی کنسرتی که مجوز نهاد قانوی را دارد باید دلیلی وجود داشته باشد. اینها دفاع از کیان و حیثیت وزارت ارشاد است. احساس میکنم آن خبرنگار در روزنامه مذکور نتوانسته این دو مفهوم ساده را از همدیگر تفکیک کند که مسئله برتر بودن قانون بر یک نگاه شخصی است که امری منطقی، قابلقبول و پذیرش برای هر طیف فکری و هر انسان صاحب تفکری است.
روی دیگر سکه چالش تا بیاخلاقی
مؤلفهی دیگری که بر تنشها و چالشهای چند روز اخیر به بهانه نمایش مخاطب افزود به کلیپی منتشر شده در فضای مجازی با آرم روزنامه مذکور یاز میگردد. کلیپی که اشاره مستقیم روایت موجود در آن کلیپ به دولت انقلابی، مردمی و جهادی سیزدهم و نگرش کلان سیاستهای آن در حوزه فرهنگ و هنر است. همین مساله بیشاز پیش نشاندهنده غرضورزی یک فرد یا افرادی است که با دستاویز قرار دادن یک نمایش طبق صحبتها و گفتههای محمود سالاری معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به گمان خود تلاش کرده تا ضربهای و انتقامی از اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بگیرند.
در انتهای این کلیپ بر روی تصاویر صندلیهای خالی از تماشگر و بعد در ادامه تصویر محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم این جمله روی صفحه میآید که: «با مرور ساده به محتوای نمایش «مخاطب» سوال بنیادین درباره توقیف آن نیست؛ بلکه سوال این است که چرا این نمایش باید مجوز اجرا بگیرد؟ آیا رفع این ناهنجاری و تصمیمات پرخطای لابیگران که کلیت جامعه تئاتر کشور را در مناظر عمومی دچار بی اعتباری میکند در حدود وظایف و اختیاران معاون هنری است یا شخص وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی یا هیچ کدام؟»
باید دقت کرد که واژه «هیچ کدام» در انتهای این جمله به وضوح نادیده گرفتن فردی از کابینه دولت سیزدهم (اسماعیلی) و معاون وی در امور هنری (سالاری) است. آیا خوانش از «هیچ کدام» چیزی جز نادیده گرفتن این دو مدیر در نهاد دولت است؟ آیا این خوانش به معنای زیر سوال بردن نهاد دولت، سیاستهای کلان فرهنگی آن و مجریان اجرایی ساختن آن سیاستها نیست؟
دولت مردمی شجاع است. دولت مردمی انقلابی است. همین کافیست تا نشان دهد باید تصمیم انقلابی بگیریمدر این راستا و در این ساحت؛ یعنی خود را فراتر از نهاد قانونی چون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت امور هنری آن وزارتخانه و اداره کل هنرهای نمایشی و تطبیق سیاستهای دولت انقلابی و مردمی سیزدهم در مواجهه با کلان مباحث عرصه فرهنگ و هنر دانستن؛ نظر معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را جویا شدیم.
دولت مردمی؛ شجاع و انقلابی است
سالاری با بیان آنکه وقتی در مواجهه با دولت سیزدهم از آن با مولفه دولت مردمی یاد میکنیم باید گفت: دولت مردمی شجاع است. دولت مردمی انقلابی است. همین کافیست تا نشان دهد باید تصمیم انقلابی بگیریم. درجایی که عدهای میگویند که اثری باید متوقف شود باید گفت دلیل قانونی دارید؟.. بیاورید، متوقفش میکنیم! ایستادن پای این حرف شجاعت میخواهد. و الا برای من یا اداره کل هنرهای نمایشی که خوشایندتر است اوضاع را جوری جلوه دهم که همه بهبه و چهچه بگویند!
وی با بیان آنکه برخی از طیفها معتقدند که باید نمایش «مخاطب» متوقف شود و اگر متوقف میکردیم کاری بود که به مذاق آنها خوش مینشست ادامه داد: اما اتفاقاً ایستادگی پای قانون و ایستادن پای رأیی که یک شورای قانونی آن را ارائه داده را انقلابی میدانم. میگویید ممکن است خطا کرده باشد؟ اما معتقد نیستم که شورایی که نظرات مختلف از طیفهای مختلف با تفکر و گرایشهای مختلف فکری از روحانی تا تحصیلکرده تئاتر و روانشناس را با خود دارد و تمامی آنها با وجود رنگینکمان غکری، نگرشی و منش منطقیشان رای به ادامه اجرای نمایشی بدهند خطا کرده باشند.
معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یادآور شد: شاهدی دیگر بر این مدعا آنکه میتوان همین تنوع نظرات مختلف را پای سایت بلیتفروشی این نمایش رصد کرد. عدهای معتقدند که ما حالمان بد شد و کار ضعیفی بود و عدهای میگفتند که اتفاقاً این کار بسیار شجاعانه بود. همه اینها بازتاب دهنده طیف متنوع نظرات است.
دولت انقلابی پای حرفی که قانون میزند حتی اگر مورد شماتت قرار گیرد میایستد
سالاری در ادامه این گفتوگو بار دیگر با ارائه مثالی گفت: زمانی شاید اگر میگفتند میخواهند داستان حضرت یوسف را در تلویزیون بسازند همه فکر میکردند رابطه یوسف و زلیخا چگونه قرار است روایت شود؟ اما بالاخره روایت شد، اتفاقاً کار مورد اقبال عموم مخاطبان نیز با تمام تنوع و سلایق فکری قرار گرفت. اما بااینحال در اولین پخش این سریال عدهای بودند و اعتراض میکردند که چرا اینقدر بیپروا عشق زلیخا و یوسف را در تلویزیون نشان میدهند؟ ما با فرزندانمان پای تلویزیون نشستهایم و این سریال را میبینیم و خجالت میکشیم.
من انقلابی بودن را به این میدانم که شنیدههایمان را به دیدهها تبدیل کنیم بعد قضاوت کنیم. دولت انقلابی یعنی از شک به یقین خود را برساند. حرکت از شک به یقین را حرکت انقلابی میدانموی سپس با طرح این پرسش که آیا با وجود آن اعتراضات صدا و سیما پخش سریال حضرت یوسف(ع) را متوقف کرد اظهار داشت: مساله آن است که آن سریال چیزی را روایت میکرد که بنا داشت به مخاطب نیشتر بزند و به روح تماشگر تیغ بزند که حواست باشد که خدا همهجا ناظر است و بر همه چیز بیناست. به هیچوجه نمیخواهم بگویم که نمایش «مخاطب» در حد آن اثر است؛ اما بالاخره شورای نظارتی که تأیید شده و حکم گرفته از شورای عالی انقلاب فرهنگی است، موظف به دیدن کار بودند و رأی به اجرای اثر دادهاند.
معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصریح کرد: ما پای این رأی ایستادهایم نه پای نمایش! باز هم تکرار میکنم این دو منظر کاملا با هم متفاوت هستند. من این را کار انقلابی دولت میدانم. دولت انقلابی پای حرفی که قانون میزند حتی اگر مورد شماتت قرار گیرد میایستد.
انقلابی بودن را به این میدانم که شنیدههایمان را به دیدهها تبدیل کنیم بعد قضاوت کنیم
سالاری گفت: روز گذشته (دوشنبه ۲۳ خرداد) یکی از نمایندگان بزرگوار مجلس با من تماس گرفت و درباره این نمایش نکات مختلف و متعددی را گفت. او را با یک پرسش خطاب قرار دادم که آیا شما کار را دیدهاید و گفت خیر! گفتم پس این فرمایشات و این قضاوتها از کجا نشأت میگیرد؟ پاسخ نماینده آن بود که من اینها را شنیدهام. گفتم چگونه میشود بر اساس شنیدهها قضاوت کرد؟
معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یادآور شد: من انقلابی بودن را به این میدانم که شنیدههایمان را به دیدهها تبدیل کنیم بعد قضاوت کنیم. دولت انقلابی یعنی از شک به یقین خود را برساند. حرکت از شک به یقین را حرکت انقلابی میدانم.
دولت مردمی یعنی چه؟ یعنی وقتیکه گروهی ماهها تمرین و هزینه کرده، وقت خود را گذاشته؛ ما بهراحتی و بر اساس یک نظر شخصی یا نگاه سلیقهای نگوییم که خیر! به نمایش مجوز نمیدهیم. صورت مسئله را پاک نکنیم. بلکه صورت مسئله را اگر میشود براساس تعامل و گفتوگو به سمت نظر جمعی ببریم تا آن گروه متضرر نشود. من این را دولت مردمی میدانم.
سالاری در پایان تصریح کرد: دولت مردمی آن نیست که نظر خود را بگوییم. دولت مردمی آن است که تعامل کنیم و ما بر اساس نظر جمع، شورای قانونی و اصل التزام به قانون تعامل میکنیم.