اسلایدتکنولوژی

۷ نکته درباره ماموریت ۴ میلیارد دلاری ناسا در قمر زحل

ناسا قصد دارد در آینده، ماموریتی را برای بررسی و اکتشاف در قمر “انسلادوس” زحل آغاز کند.

به گزارش بارز نیوز به نقل از فوربس، ناسا قصد دارد ماموریتی به مقصد قمر “انسلادوس”(Enceladus) ترتیب دهد. ماه گذشته “آکادمی ملی علوم آمریکا”(NAS)، نشریه “بررسی دهه‌ای علوم سیاره‌ای و اخترزیست‌شناسی”(Decadal Survey for Planetary Science and Astrobiology) را منتشر کرد که برای ناسا مانند فهرستی از کارهایی که باید انجام شوند، به شمار می‌رود. مهم‌ترین مورد از این فهرست، توصیه‌ای به ناسا برای توسعه مأموریت “انسلادوس اربیلندر”(Enceladus Orbilander) بود که هدف آن، اکتشاف در ششمین قمر بزرگ زحل است.

انسلادوس، یک اقیانوس گرم نمکی را زیر سطح یخی خود دارد. همچنین، دارای توده‌ها یا آبفشان‌هایی است که مایعات اقیانوس را به فضا پرتاب می‌کنند. این به معنای دسترسی بی‌نظیر به یک اقیانوس فرازمینی است؛ به همین دلیل برخی از دانشمندان متخصص سیاره‌شناسی و اخترزیست‌شناسی، آن را به عنوان هیجان‌انگیزترین جرم منظومه شمسی در نظر می‌گیرند. با وجود این، اربیلندر به این زودی‌ها به انسلادوس نمی‌رسد.

در اینجا هفت نکته وجود دارد که باید در مورد برنامه‌های شگفت‌آور اربیلندر برای گردش در اطراف انسلادوس و فرود آمدن در آن بدانید.

نوشته های مشابه

۱. اربیلندر فرود خواهد آمد و عکس‌هایی خواهد گرفت.

اربیلندر دو بار در روز و به مدت ۲۰۰ روز، به دور انسلادوس خواهد چرخید. این کار اساسا برای نمونه‌برداری از ستون‌های موجود در آن به عنوان ذرات یخ در فضا انجام می‌شود. سپس، اربیلندر فرود خواهد آمد. انسلادوس حدود یک صدم گرانش زمین را دارد؛ بنابراین فرود آمدن روی آن در مقایسه با فرود آمدن روی مریخ احتمالا نسبتا آسان است. اربیلندر حداقل برای چند سال روی سطح انسلادوس می‌ماند و گاهی اوقات موقعیت خود را تغییر می‌دهد تا نمونه‌های بسیار بزرگتری را از آن مواد ستون مانند جمع‌آوری کند.

اربیلندر دارای دوربین‌هایی است تا عکس‌هایی را از مدار و سطح زمین ثبت کند و همچنین، دارای یک لرزه‌سنج خواهد بود تا هرگونه یخ‌لرزه‌ای را ثبت کند. در پایان ماموریت، اوربیلندر در سطح انسلادوس باقی خواهد ماند.

۲ . ماموریت تا سال ۲۰۵۰ انجام نخواهد شد.

مفهوم اوربیلندر نشان می‌دهد که در اکتبر ۲۰۳۸ به همراه یک نسخه پشتیبان در نوامبر ۲۰۳۹ پرتاب می‌شود تا در سال ۲۰۵۰ به انسلادوس برسد. این مدت زمان، طولانی است و قرار نیست اوربیلندر حداقل تا سال ۲۰۲۹ توسط ناسا شروع به کار کند. مطمئنا سال ۲۰۵۰، زمانی بسیار طولانی برای منتظر ماندن است تا نخستین نتایج علمی یکی از مأموریت‌های ناسا آماده شوند.

با وجود این، یک استدلال علمی خوب وجود دارد که ثابت می‌کند باید تا آن زمان صبر کرد. آغاز توسعه اوربیلندر در اواخر دهه ۲۰۲۰، به معنای رسیدن به انسلادوس در اوایل دهه ۲۰۵۰ است؛ یعنی زمانی که قطب جنوبی آن در تابستان قرار می‌گیرد. این بدان معناست که با ادامه ماموریت، قسمت بیشتری از قمر روشن خواهد شد.

۳. ماموریت ممکن است با پرتابگر “استارشیپ” پرتاب شود.

اوربیلندر برای رسیدن به زحل و تحقق بخشیدن به هدف خود، به یک وسیله پرتاب فوق سنگین نیاز دارد. این وسیله احتمالا به معنای “سیستم پرتاب فضایی”(SLS) ناسا است؛ اگرچه می‌تواند پرتابگر استارشیپ شرکت “اسپیس ایکس”(SpaceX) نیز باشد. هر دو سیستم پرتاب هنوز در حال توسعه هستند.

۴. اوربیلندر در جستجوی حیات خواهد بود.

انسلادوس، یک قمر متشکل از صخره‌ و یخ با توده‌های فعال گاز و ذرات است که از اقیانوس زیرسطح آن سرچشمه می‌گیرند. بنابراین، اوربیلندر قادر خواهد بود تا مواد موجود در ستون‌های انسلادوس را به گونه‌ای بررسی کند که گویی مستقیما از اقیانوس زیرسطح آن و برای یافتن نشانه‌هایی از قابلیت سکونت نمونه‌برداری می‌کند.

اصلی‌ترین اهداف علمی اوربیلندر، این دو مورد هستند.

  • یافتن شواهدی در مورد حیات
  • به دست آوردن زمینه ژئوشیمیایی و ژئوفیزیکی برای آزمایش‌های تشخیص حیات.

۵. انسلادوس کوچک است.

مشکل اصلی در مفهوم ماموریت اوربیلندر این است که انسلادوس، بسیار کوچک است؛ بنابراین خروج فیزیکی از مدار زحل و گردش در مدار انسلادوس آسان نخواهد بود.

۶. ماموریت اوربیلندر ۴.۹ میلیارد دلار یا ۹۰۰ میلیون دلار هزینه دارد.

اگر ناسا نتواند توسعه یک مأموریت ۴.۹ میلیارد دلاری را آغاز کند، یک طرح B نیز دارد. این آژانس فضایی می‌تواند یک ماموریت مقرون‌به‌صرفه تر را با هزینه کمتر از ۹۰۰ میلیون دلار انجام دهد. این ماموریتی است که در آن یک فضاپیما، نمونه‌های به دست آمده از ستون در حین سفر را با سرعت چهار کیلومتر بر ثانیه جمع‌آوری می‌کند. البته این ماموریت ایده‌آلی نیست و ۱۰۰ برابر کمتر از اوربیلندر نمونه جمع‌آوری می‌کند. همچنین این ماموریت فاقد قابلیت تشخیص حیات است و نمی‌تواند هیچ زمینه‌ای را در حوزه زمین‌شناسی یا ژئوفیزیک ارائه کند.

در گزارش نشریه بررسی دهه‌ای علوم سیاره‌ای و اخترزیست‌شناسی آمده است که اگر اوربیلندر تا سال ۲۰۳۰ شروع به کار کند، ماموریتی تاریخ‌ساز خواهد بود. “امی سایمون”(Amy Simon)، دانشمند ارشد تحقیقات جوی سیاره‌ای در بخش اکتشاف منظومه شمسی گفت: هنگامی که ما یک بررسی ۱۰ ساله را آغاز می‌کنیم، نمی‌دانیم که بودجه مورد نیاز طی این ۱۰ سال چقدر خواهد بود. ممکن است که این ماموریت مقرون‌به‌صرفه باشد یا نباشد.

۷. اوربیلندر تضمین نمی‌شود.

به رغم شکست دادن ماموریت‌های مفهومی رقیب به ویژه “کاوشگر اروپا”(Europa Lander)، “کاوشگر عطارد”(Mercury Lander)، “نپتون-تریتون ادیسه فلگشیپ”(Neptune-Triton Odyssey Flagship) و “ونوس فلگشیپ”(Venus Flagship)، اوربیلندر تنها دومین ماموریتی به شمار می‌رود که پرچمدار ماموریت‌های جدید پس از “مدارگرد و فرودگر اورانوس”(Uranus Orbiter and Lander) است.

با توجه به این که ناسا پیشتر به مأموریت “بازآوری نمونه مریخ”(Mars Sample Return) متعهد شده است تا از صخره‌هایی نمونه‌برداری کند که اکنون توسط مریخ‌نورد “استقامت” (Perseverance) بررسی می‌شوند، احتمال تبدیل شدن اوربیلندر به واقعیت وجود دارد.

در گزارش نشریه بررسی دهه‌ای علوم سیاره‌ای و اخترزیست‌شناسی آمده است: اوربیلندر، فرصتی برجسته برای کاوش در شرایط اخترزیست‌شناسی جهان‌های اقیانوسی فراهم می‌کند و درک ما را در مورد این جهان‌ها متحول خواهد کرد.

انتهای پیام

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا