اگرچه امروز دربند را با مسیرهای کوهنوردی، رستورانها و استراحتگاههایش میشناسیم، اما این محله کوهستانی پیش از هر چیز یکی ازآبادیهای قدیمی شمیران بود؛ روستایی با ۲ قرن قدمت که قصهها و ماجراهای بسیاری در تاریخ آن نهفته است.
از میدان دربند اگر کمی راه کج کنیم و به جای ورود به مسیر کوهنوردی پیشرو، به دل بافت قدیمی و سنتی دربند بزنیم، هنوز هم میشود از آخرین یادگارهای آن روستای ۲۰۰ ساله سراغ گرفت؛ همان روزهایی که ناصرالدینشاه در مسیر سفر به قلعه شمیران گذرش به دربند افتاد و چند دهه بعد رضاخان با خریدن زمینهای شمال سعدآباد و ساخت هتل دربند همه چیز را برای تحول این روستای قدیمی مهیا کرد.
با وجود این، دربند به دلیل آب و هوای خوش و طبیعت زیبایش حتی از دوره ناصرالدینشاه هم تفریحگاه تهرانیها بود؛ تفرجگاهی که البته تابستانها به ییلاق تهرانیها تبدیل میشد و در نبود رستورانها و تفرجگاههای امروزی، کوچه باغهای باصفایش حسابی طرفدار داشت. در این گزارش سری به این روستای ۲۰۰ ساله زدیم و به تاریخچه کهن و تحولات آن طی سالهای اخیر پرداختیم.
«مغمحله» دروازه دربند بود
هنوز هم خانههای کاهگلی با گلدانهای رنگارنگ روی ایوان، در محله دربند پیدا میشود؛ نشانهای آشنا از روزگاری که دربند روستایی خوش آب و هوا در کوهپایه البرز بود و عطر میوههای نوبرانه در کوچههای تنگ و ترش آن میپیچید. اگرچه امروز تهرانیها دربند را با مسیر کوهنوردی و جاذبههای گردشگری آن میشناسند، اما دربند روستایی ۲۰۰ ساله است که قصهها و ماجراهای بسیار در سینه دارد. آن روزها که هنوز از خیابانهای نونوار و خانههای مدرن خبری نبود، مسافران دربند با گذر از باغهای انبوه گیلاس و آلبالو به این روستای خوش آب و هوا پاگشا میشدند.
در پیشانی دربند محلهای بود که اهالی روستا به آن «مغ محله» میگفتند؛ محلهای پر از باغهای میوه و کوچههای باصفا که حالا دیگر جای خود را به خیابان و آپارتمان داده است. «داریوش شهبازی» تهرانشناس میگوید: «دربند از مرغ محله یا به قول شمیرانیها مغ محله شروع میشد. محله که نه، باغها و کوچهباغهایی پر از انواع میوههای نوبرانه که مثل دروازهای سبز و رنگی مسافران دربند را به روستای خوش آب و هوای بالادست میرساند.»
روستای دربند از همان روزها هممحل گشتوگذار تهرانیها بود. شهبازی ادامه میدهد: «دربند از قرون و اعصار بسیار دور مورد توجه تهرانیها بود. اما از عصر ناصری به بعد رفتوآمد تهرانیها بهآبادیهای شمیران و بهویژه دربند بیشتر شد. در این دوره اگر زمستانها مسیرهای صعبالعبور و برفگیر این روستای کوهپایهای مانع سفر میشد، در عوض تابستان خیلیها برای تفریح از مغمحله میگذشتند تا با گذر از روستای دربند به پس قلعه و ارتفاعات البرز بروند.»
وقتی شاهزادگان قجری به دربند آمدند
از روزگاری که طالقانیها به شمیران آمدند و سنگ بنای یکآبادی جدید در دل ارتفاعات البرز را نهادند، سالها میگذرد.
به گفته موسفیدان دربند نخستین ساکنان اینآبادی ۲۰۰ ساله، ۲ خانواده اهل طالقان بودند. روستایی که با مهاجرت طالقانیها پا گرفت، بعدها میزبان شماری از رجال قاجار شد و به تدریج نام آن بیشتر از قبل سر زبانها افتاد. شهبازی میگوید: «در دوره قاجار با سکونت ۲ شاهزاده قجری در اراضی دربند، نام اینآبادی بیشتر سر زبانها افتاد. وقتی اللهوردی میرزا و ابوالملوک کیومرث میرزا باغها و خانهباغهای خود را در دربند سامان دادند، به تدریج مسیر آبادانی و توسعه به اینآبادی ۲۰۰ ساله باز شد. در همین دوران بود که دربند صاحب آبانبار و حمام قدیمی شد که از آن روزگار به یادگار باقی مانده است.»
هتل دربند پای گردشگران را به دربند باز کرد
تغییراتآبادی قدیمی دربند در دوره پهلوی اول با ساخت هتل دربند شروع شد؛ ساختمانی مدرن در شمال رودخانه دربند که به تدریج پای گردشگران و کوهنوردان را بیشتر از گذشته به دربند باز کرد.
«منوچهر صانعی» محقق و کارشناس معماری در کتاب «چرا سفر میکنید؟» مینویسد: «در دوره پهلوی اول میدانی ساخته شد خیلی تمیز و ۲ طرفش دکانها و مغازههای بزرگ. مغازههای معروف تهران در آنجا شعبه دایر کرده بودند. مثل مغازه پیرایش و قنادی معروف حاجی نایب و غیره. از این میدان هتل دربند را میشد دید. با آن ساختمان چندطبقه سیمانی، با پلهها، فوارهها، دورتادور ایوان، با اتاقهای بزرگ و مجهز که گردشگران متمول خارجی از قبل رزرو میکردند. جایی آرام با چشماندازی قشنگ برای اشخاصی که میخواستند استراحتی کنند و عصرها بنشینند و یک فنجان چای بنوشند. وقتی از میدان دربند نگاه میکردید ابهتی داشت.» ساختمان هتل دربند اما میانه دهه ۵۰ تخریب شد و جای خود را به بنای جدیدی داد که البته زیبایی بنای قبلی را نداشت. طی سالهای پایانی دوره پهلوی و همزمان با گسترش شهر تهران، روستای دربند هم مثل دیگرآبادیهای شمیران پر شد از خانههای نونوار و رنگ و بوی آن روستای قدیمی را از دست داد.
سفر به عهد ساسانی با خاطرات قلعه شمیران
تاریخچهآبادی دربند باآبادی «پسقلعه» یا همان «دربند علیا» گره خورده است. دربند علیا روستایی بود بیرون از قلعه شمیران و شمیرانیها هم به همین دلیل آن را «پس قلعه» مینامیدند؛ اهالی دربند علیا باید از مغ محله میگذشتند و سپس با عبور از مسیر ناهموار پیشرو بهآبادی خود میرسیدند. اگرچه در گذشته دسترسی به پس قلعه به دلیل راه ناهموار آن دشوار بود، اما این روزها پس قلعه یکی از مسیرهای اصلی کوهنوردی دربند است. شهبازی در مقاله «پس قلعه» یا «دربند علیا» از قلعه شمیران که اهالی را از حمله دشمنان در امان نگه میداشت، مینویسد: «ساخت بنای قلعه شمیران یا دژ تاریخی شمیران دستکم به قرون اولیه هجری قمری (حداکثر تا قرن ششم) میرسد. سرگذشت این دژ نه تنها در حافظه کهنسالان اینآبادی مانند لوح محفوظ به گونهای شیرین و رؤیاپرورانه به نقل از پیشینیان خود باقی است که در کتب تاریخ و جغرافیای قدیم مثل تاریخ طبرستان و رویان و تاریخ گیلان و دیلمستان و… نیز از آن یاد شده است.» اگرچه دیگر نشانی از قلعه شمیران باقی نمانده، اما تاریخچه سکونت در این محدوده به دوران ساسانیان برمیگردد. در محدوده دربند علیا ساختمانهایی با معماری عهد ساسانی پیدا شده بود که آخرین بقایای آن تا دهه ۷۰ وجود داشت. اگرچه راه ساختوسازهای جدید و خانههای نونوار به پس قلعه هم باز شده اما کوچههای شیبدار و کوهستانی اینآبادی هنوز هم به خانههای قدیمی و سنتی پس قلعه میرسند و حال و هوای آن روستای تاریخی را حفظ کردهاند.