تعاونیهای روستایی برای مقابله با گرانی باید احیا شود
حجت ورمزیاری، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران درباره علت گرانی اقلام اساسی و میوه گفت: کشاورز، نقدینگی مورد نیاز برای تأمین معیشت خود را ندارد و نیازمند است که محصول خود را زودتر از موعد بفروشد تا بتواند معیشت خانواده خود را تأمین کند در این شرایط یک فردی محصول او را از روی درخت با قیمتی پایین پیش خرید میکند که به سلفخر معروف است این فرد زمانی که محصول رسید و وقتی شرایط بازار مساعد بود، آنرا باقیمت بالاتر به بازار عرضه میکند.
وی ادامه داد: این موضوع، باعث میشود به دلیل نیاز مالی، عمده کشاورزها به سلفخر وابسته شوند و محصول خود را به قیمت پایینتری بفروشند. محصول کشاورز، گاهی از مکانی که تولید میشود تا به میدان اصلی میوه برسد نیز چند بار دست به دست میشود و هر جابجایی به قیمت محصول میافزاید.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با اشاره به نقش خرده فروشها در ادامه زنجیره تأمین محصولات کشاورزی، عنوان کرد: خرده فروشها که محصول را به دست خریدار نهایی میرسانند گاهی مستقیماً از میدان میوه خریداری میکنند. گاهی نیز در شهری مانند تهران خرده فروشها فرصت خرید از حجرههای میدان مرکزیرا ندارند و یک واسطه میوه آنها را تأمین میکند.
قیمت محصول کشاورزی از باغ تا سفره مردم شفاف نیست
وی با انتقاد از عدم شفافیت قیمت در طول زنجیره تأمین محصولات کشاورزی، اظهار داشت: در حال حاضر قیمت محصولات در طول زنجیره انتقال از باغ تا سفره مصرف کننده شفاف نبوده و مشخص نیست محصول با چه قیمتی وارد میدان میشود، با چه قیمتی به دست خرده فروش میرسد و او با چه قیمتی به دست مصرف کننده نهایی میرساند. چون این اطلاعات ثبت نمیشود نمیتوان از هیچ کسی مطالبه کرد و هر زمان که گرانی در کشور اتفاق میافتد تمامی این اقشار ادعا میکنند که طبق تعرفه مصوب، افزایش قیمت دادهاند.
ورمزیاری با بیان اینکه مشکل دلالی در محصولات کشاورزی قدمت بالایی دارد و به زمان اصلاحات ارضی بر میگردد، گفت: در آن زمان شرکتهای تعاونی قدرت زیادی نداشتند اما یه گام از وضعیت فعلی جلوتر بود چون میتوانست نقدینگی عضوش را تأمین کند و تسلط سلفخرها بر کشاورز کمتر بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، عنوان کرد: مشکلی که در زمینه افزایش قیمت محصولات به واسطه دست به دست شدن وجود دارد این است که برای مردم و حاکمیت مشخص نیست قیمت با چه تغییراتی در زنجیره تأمین مواجه میشود باید سامانه اطلاعات شفافی با استفاده از ظرفیتهای موجود شکل بگیرد و قیمت محصولات از ابتدا تا انتها رصد شود. علاوه بر آن میادین مرکزی میوه باید فاکتوری را در سه نسخه صادر کند تا مشخص شود محصول با چه قیمتی به میدان میوه آمد و با چه قیمتی از آن خارج شد این اطلاعات نیز باید در سامانه اضافه شود در این صورت قیمتها قابل رصد است و میتوان مصادیق گران فروشی را شناسایی کرد.
وی با اشاره به مشکل دیگر مبارزه با افزایش قیمت به واسطه دلالی، گفت: یکی از مشکلات این است که کشاورزان متشکل نیستند و میدان دار نمیتواند یکباره با صد کشاورز مرتبط باشد. اگر ما بخواهیم کشاورز را مستقیماً به میدان مرکزی میوه متصل کنیم، هزینه مبادله برای میدان دار افزایش مییابد چون نمیتواند مستقیماً با تعداد بالای کشاورزان تعامل کند. در طرف مقابل غیر از میداندارانی که خودشان سلفخر نیز هستند معمولاً میداندارانی که با کشاورز مستقیماً تعامل دارند، زمانی که محصولا را تحویل گرفتند و فروختند یک حق العمل را کسر میکند و مابقی را به کشاورز میدهند اما کشاورز نمیتواند به قیمتی که میدان دار اعلام میکند اعتماد کند ممکن است میداندار بگوید ۲۰۰ تومان فروختم در حالی که ۴۰۰ تومان فروخته شده باشد!
ورمزیاری با بیان مشکلات استارت آپ ها در ورود به موضوع عرضه مستقیم محصول از کشاورز به مصرف کننده، تشریح کرد: استارت آپهای بازاریابی اکترونیکی، معمولاً حجم کمی محصول را از کشاورز خریداری میکنند اما فروش با حجم کم برای کشاورز مطلوب نیست بلکه کشاورز تمایل دارد به جای اینکه ۱۰۰ نفر محصولاتش را بخرند یک نفر تمام محصولاتش را بخرد.
سلفخر ها نیازهای کشاورز را تأمین میکنند / تعاونیهای روستایی باید احیا شود
وی با اشاره به سختیهای رقابت با سلفخرها، اظهار داشت: سلفخر فقط محصول کشاورز را پیش خرید نمیکند بلکه در تأمین نیاز کشاورز نیز کمک میکند. مثلاً اگر کشاورز به یک کیسه آرد یا شکر نیاز دارد برای او تأمین میکند حتی ممکن است درشرایطی که دریافت تسهیلات از بانکها برای کشاورز دشوار است به او پولی را قرض دهد بنابراین برای مهندسی این سیستم باید سیستمی جایگزین شود که همزمان هم هم نهاده را تأمین کند و هم به او وام بدهد که این کار را باید تعاونیها با احیا شدن پیگیری کنند.
شکستن انحصار واسطه با تقویت تعاونیها روستایی
ورمزیاری با بیان اینکه راهکار کاهش قیمت محصولات کشاورزی تقویت تعاونیهای روستایی است، گفت: برای شکستن این انحصار، باید تعاونیهای روستایی تقویت شوند. این تعاونیها باید کود و سم کشاورزان را با قیمت مناسب تأمین کنند و در مقابل کشاورز محصولاتش را به تعاونی تحویل دهد و نهایتاً تعاونیها با نهایتاً محصول را به بازار عرضه کنند در این صورت کشاورز از سود فروش محصولات نیز بهره مند میشود. این قرار داد بین کشاورزها و اعضای تعاونیها به برگه زرد معروف است که در گذشته هم وجود داشته اما امروز کمرنگ شده است.
وی با اشاره به جزئیات احیا شدن تعاونیها، گفت: شرکت تعاونی در جنوب کرمان شاید نتواند نیاز کل کشور را تأمین کند و ممکن است یکی در اردبیل، یکی در هرمزگان و یکی در همدان باشد در این شرایط باید شبکه سازی بین شرکتهای تعاونی که پیاز تولید میکنند رخ بدهد و یک اتحادیهای تشکیل و تقسیم کار کند اگر کمبودی وجود داشت نیز وارد کند و سود آن نیز به تعاونی برسد.
در تعاونی روستایی محصول دست به دست نمیشود بلکه صرفاً هماهنگی انجام میشود
ورمزیاری ادامه داد: در شرایطی که فروش را تعاونیها انجام دهند دیگر کالا دست به دست نمیشود چون شخصیت اتحادیه کشوری از اتحادیه استانی و تعاونیها متفاوت نیست و صرفاً نیاز است یک هماهنگی صورت گیرد تا محصول به مرکز عرضه نهایی برسد مثلاً تعاونی جنوب کرمان مقدار مشخصی بار را مستقیماً به محل عرضه به مصرف کننده میرساند.
وی با آسیب شناسی توسعه زنجیره تأمین از طریق تشکلهیای فراگیر کشاورزان و روستایی، گفت: اولاً تعاونیهای روستایی باید بازاریابان متخصص داشته باشند دوماً باید از دل خودشان سیستم نظارتی ایجاد شود که مستقل از هیئت مدیره و مدیرعامل باشد.
ورزمزیاری درباره مزیت عرضه مستقیم خاطر نشان کرد: عرضه مستقیم دو مزیت رقابتی در کوتاه مدت و یک مزیت در بلند مدت دارد که میتواند سهم بازار بالاتری را برای خود تأمین کند مزیتهای کوتاه مدت این است که اولاً مصول تازه به دست مردم میرسد دوماً قیمت آن پایینتر است در میان مدت، سلامت محصول نیز میتواند اضافه شود. به این صورت که تعاونیها میتوانند به کشاورزان آموزش دهند به عنوان نمونه اگر میزان کود از یک مقداری بالاتر برود باقیمانده شیمایی در محصول پایین میآید و محصول، سالمتر میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با بیان به اینکه برنامه ریزی تولید ما تقاضا محوز نیست، گفت: یک سال پیاز زیاد میشود سال دیگر سیب زمینی و این داستان هر سال اتفاق میافتد وزارت جهاد کشاورزی وظیفه برنامه ریزی تولید دارد و باید برنامه ریزی تولید و صادرات مشخص داشته باشد.
وی خاطر نشان کرد: اگر این سیستم (تقویت تعاونیها و اتحادیهها) پیاده شود، وزارت جهاد میداند بازار داخلی چقدر محصول نیاز دارد و چقدر باید صادر کند در این شرایط حتی میتواند به کشاروز مشورت بدهد و بگوید قبل از شما هزار نفر پیاز کشت کردند اگر شما بکاری محصول تو متقاضی نخواهد داشت و به او بگوید چه چیزی بکارد.