آقای قمی! نان و گوشت مردم واجبتر از بودجۀ تبلیغات است
استاک به نقل از عصر ایران؛ مهرداد خدیر- هر چند واکنش آقای قالیباف رییس مجلس جدید به گزارش آقای قمی رییس سازمان تبلیعات اسلامی به قدر کافی صریح و گویا بود و میتوان گفت توی ذوق میهمان خود زد که برای اولین بار در تاریخ مجلس شورای اسلامی در صحن، صحبت میکرد اما نکات دیگری را هم می توان یادآور شد.
ماجرا از این قرار است که مجلس جدید برای این که رویکرد انقلابی و فرهنگی خود و تفاوت با ادوار پیشین را به نمایش بگذارد در اقدامی بیسابقه از رییس سازمان تبلیغات اسلامی دعوت کرد تا دربارۀ چالشهای فرهنگی سخن بگوید و راهکار ارایه کند.
او هم روز یک شنبه 25 خرداد 1399 به بهارستان رفت.
از شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی انتقاد کرد که چرا 4 ماه است جلسه برگزار نکردهاند، ابراز تأسف کرد که چرا ترانۀ فلان خواننده در فضای مجازی 198 میلیون بار دیده یا شنیده شده و از این که چرا بودجۀ فرهنگ کم است و تنها به اندازۀ ساخت 300 کیلومتر آزادراه است.
او دوست داشت توجه نمایندگان جدید را جلب کند تا احتمالا بودجۀ بیشتر جذب کند. رییس مجلس اما به جای همزبانی و همداستانی با او گفت: «مسؤولیت عمل به بایدها بر عهدۀ خود ماست. ما باید پاسخگو باشیم نه اینکه مردم از ما هم نقد بشنوند.»
بدین ترتیب آقای قمی به جای آن که ستایش شود، سرزنش شد.
هر چند که ممکن است گفته شود سازمان تبلیغات و رییس سابق آن – سید مهدی خاموشی– از متحدان و حامیان انتخاباتی آقای قالیباف در دوران شهرداری تهران بودند ولی این ارتباط در دوران آقای قمی ادامه نیافته و احتمالا از این بابت شاکی است اما به بهانۀ سخنان او میتوان به این موارد اشاره کرد:
1. مجلس، مرکز قانونگذاری است یا باید باشد. هوش و حواس رییس سازمان تبلیغات اما متوجه دو نهاد موازی – شوراهای عالی انقلاب فرهنگی و فضای مجازی – است و این که چهار ماه است جلسه ندارند!
مثل این که شما میهمان دانشگاه تهران باشی و غصهدار از اینکه فلان مؤسسۀ عالی غیر انتفاعی شما را دعوت نکرده است.
اتفاقا ایشان به عکس باید میگفت مجلس آن قدر باید توجه نشان دهد که غیبت شوراهای عالی موازی به چشم نیاید. شگفتا که هیچ نمایندهای این نکته را تذکر نداد!
2. آقای قمی میگوید کل بودجۀ فرهنگ، زیر نیم درصد است و برای آن که آن را ملموس کند معادل احداث 300 کیلومتر آزاد راه عنوان میکند.
مشخص نیست منظور، بودجۀ سازمان متبوع است یا شامل وزارت ارشاد و علوم و آموزش و پرورش و صدا و سیما هم می شود. تا آنجا که میدانیم صدا وسیما به تنهایی سالانه 1800 میلیارد تومان بودجه میبلعد و بخش قابل توجهی از کل بودجۀ کشور به آموزش و پرورش اختصاص مییابد.
ضمن این که مقولۀ «فرهنگ» به سازمان تبلیغات اسلامی سپرده نشده است. فرهنگ، همان تبلیغات اسلامی نیست. ایشان نیز سخنگوی وزارت «فرهنگ و ارشاد» نیست.
3. با مزهترین بخش از سخنان او آنجاست که از موازیکاری با وزارت ارشاد انتقاد میکند. میتوان پرسید شما با وزارت فرهنگ و ارشاد موازیکاری میکنید یا آنها با شما؟ اگر شما این کار را انجام میدهید، خوب ندهید!
اگر آنها کار موازی میکنند در حوزۀ سینما و تئاتر و کتاب که نیست. در عرصۀ تبلیغ است. اما اگر تبلیغ نکنند خُرده می گیرید سکولارند و کاری به ارشاد مردم ندارند.
پس تکلیف را مشخص کنید. سراغ تبلیغ مباحث ایدیولوژیک بروند یا نروند؟
4. اظهار داشتهاند که در سکونتگاههای غیر رسمی شهرداری به طلاب یا روحانیون مستقر تنها 950 هزار تومان حقوق پرداخت میشود که از حداقل دستمزد کارگر هم کمتر است. کارگران هفتهای 44 ساعت کار میکنند. آیا طلاب مستقر نیز تمام هفته به کار در این سکونتگاهها مشغولاند؟ ضمن این که شهرداری از محل عوارض مردم هزینه میکند و اولویتهای دیگری هم دارد.
5. بخش قابل توجهی از سخنان ایشان در انتقاد از فضای مجازی بود و مشخصا اینستاگرام. میتوان پرسید اگر اینستاگرام را هم مثل تلگرام فیلتر کنند فرهنگ، شکوفا میشود؟ یا با فیلترشکن استفاده میکنند و ضرر آن بیشتر است؟ تجربۀ تلگرام کافی نیست؟ اگر استفاده از فیلترشکن به این خاطر بیشتر شود آیا شما پاسخ میدهید؟
6. کار سازمان تبلیغات از نام آن روشن است: تبلیغ. اما در تمام سخنان خود مدام از «فرهنگ» گفتند. ظاهرا ایشان دوست دارند متولی کل فرهنگ باشند و تبلیغ را کافی نمیدانند.
7. اگر مشکل فرهنگ با بودجه حل می شد گویندۀ اصلی اخبار صدا و سیما پس از 38 سال به «اِبی» ابراز ارادت نمیکرد!
مشکل این است که مسؤولان فرهنگی در ساحَتی دیگر زندگی میکنند و ایدئولوژی و تبلیغ و فرهنگ را با هم مخلوط کردهاند.
معلوم است که هر چه بودجه به فرهنگ بدهند خوب است اما اگر اجازۀ رشد و شکوفایی داده شود بخش فرهنگی می تواند بدون یارانه هم روی پای خود بایستد. مضافاً به این که منظور ایشان از فرهنگ و مراد وزیر فرهنگ و هنرمندان از فرهنگ یا وزیر علوم از فرهنگ متفاوت است. یکی کتاب و تئاتر را مدنظر دارد، دیگری دانشگاه و پژوهش را و ایشان تبلیغات را.
8. جان کلام آقای قمی این است که بودجه بیشتر بدهید. حال آن که میتوان گفت اولا کفگیر دولت به تهدیگ خورده و به گفتۀ معاون اول رییس جمهوری کل درآمد نفتی سال پیش 8 میلیارد دلار بوده و مجلس هم تصویب کند ندارند که بدهند چون تأمین نان و گوشت و مرغ و تخم مرغ مردم واجبتر است و بالاترین تبلیغ برای نظام اکنون این است که شکم شهروندان خود را سیر کند تا ترامپ خیال نکند از پا افتاده ایم.
ثانیا آیا محمد تقی فلسفی و مرتضی مطهری یا محمد تقی جعفری هم برای تبلیغات خود بودجۀ دولتی می گرفتند؟ تأثیر ترجمۀ نهج البلاغۀ دکتر شهیدی بیشتر بود یا ده ها سال فعالیت بنیاد نهج البلاغه؟ او بابت ترجمۀ نهج البلاغه یک ریال هم نگرفت!
البته آقای فلسفی هم بابت وعظ خود از تجار مشهور پول میگرفت اما از دولت، نه.
چگونه است که تا قبل از استقرار جمهوری اسلامی بدون بودجۀ دولتی می توانستند تبلیغ کنند وحالا نمی توانند؟ ایشان متولد 1360 است و پیش از انقلاب را به خاطر ندارد. اما امثال این نویسنده به یاد داریم و می شنیدیم که می گفتند اگر دو ساعت تلویزیون را به ما بدهند چه می کنیم. این همه سال، این همه کانال، این همه بودجه، این همه پرسنل کافی نبوده است؟ خودتان در این فضای مجازی چقدر محتوا تولید کردهاید؟
9. گفتهاند پهنای باند دوبرابر شده است. بد است یا خوب است؟ ما را ببین که خیال میکردیم بعد از کرونا تغییری در افکار برخی ایجاد شده اما انگار در بر همان پاشنه میچرخد.
باز گُلی به جمال آن دبیر دینی که اگر چند ماه اول سال که مدرسه ها باز بود در مذمت فضای مجازی سخن می گفت، در این 4 ماه تا توانست از طریق گوشی های همراه با بچه ها ارتباط برقرار کرد. به قول بچهها “گوشی در مدرسه ممنوع بود اما مدرسه وارد گوشی شد”!
10. جان کلام رییس سازمان تبلیغات اما هشدار دربارۀ فضای مجازی و مشخصا اینستاگرام بود: «فرزندان مردم چه دارند می بییند؟ از چه خوراکی دارند استفاده میکنند؟ پنج تا ترَک آخر آن خوانندۀ ضد انسانی و ضد بشریت، 198 میلیون “پلی یونیک” داشته یعنی 198 میلیون بار ویژه دیده شده، رها شده فضای مجازی. پهنای باند در 11 ماه اردیبهشت تا اسفند 98 دو و نیم برابر شده، 70 درصد این فضا در اختیار اینستاگرام است. قمار و درآمدهای کثیف در این فضا اتفاق میافتد. رهاست. محتوای خارجی سه برابر داخلی است و با اینترنت مجانی و نیم بها تشدید شده».
این حرف ها نادرست نیست و به خانواده ها واقعا باید هشدار داد. اما مشخص نیست مطالبۀ ایشان چیست؟ فیلتر کنند یا قیمت اینترنت را بالا ببرند؟ اولی که در تلگرام تجربه شد و شکست خورد و دومی هم تنها خدمتی است که مشمول ارزانی و رایگانی شده.
از جناب ایشان می توان پرسید مگر مبلُغین شما مردم را نصیحت نمیکنند که موسیقی گوش نکنند؟ پس چرا دارند گوش می کنند؟ آن خواننده، ضد بشر و ضد انسان. شجریان هم ضد بشر است؟ مردم، خوراک فکری و هنری می خواهند. وقتی یکی را ممنوع کنید سراغ دیگری میروند. عباس عبدی تمثیل جالبی دارد. او می گوید مردم به کفش نیاز دارند. اگر تمام فروشگاه های کفش را هم ببندند از جای دیگر کفش تهیه میکنند و خرید و فروش کفش متوقف نمیشود.
در پایان، به آقای قمی که می کوشد خود را متفاوت نشان دهد و در پوشش و گفتار نیز چنین است و انصافاً آدم مؤدب و آراستهای است و دیدهام در برنامه های تلویزیونی کلمات پیراستهای را به کار میگیرد و آدم چشمانداز محور و روزمره گریزی است توصیه میکنم کتاب «اینترنت و سواد مجازی» به قلم هملباس خود و دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی را مطالعه کنند تا به تعاریف جدیدی دست یابند.
تحریر این گفتار اما به خاطر نکات 10 گانۀ بالا نبود. برای بیان یک موضوع صریح و روشن دیگر است:
اولویت دولت باید نان و گوشت مردم باشد. بالاترین تبلیغ در حال حاضر این است که پول محدود نفت را صرف کارهای ضروری کنیم.
خوب نیست بگویند در «شاخص فلاکت» – مجموع نرخ بیکاری و تورم- یکی از 5 کشور اول دنیا هستیم.
بودجه را باید به سازمان هایی داد که خروجی مشخصی دارند.
کاش آقای قمی در نطق خود تنها به این پرسش پاسخ میداد که چرا پیش از انقلاب و بدون بودجۀ حکومت اثر تبلیغی روحانیون بیشتر بود و حالا با این همه بودجه و کانال صدا و سیما همه مینالند؟
مشکل هر جا که باشد در بودجه نیست و چه خوب که از مجلس دستخالی بازگشت و آقای قالیباف وعدۀ بودجهای نداد.
سخن آخر این که دولت جمهوری اسلامی ایران به خاطر تحریمهای ظالمانه آمریکا نمیتواند نفت بفروشد. این تنها علت مشکلات اقتصادی نیست. پارهای ریخت و پاشها و نشتیها هم هست و خلاصه این که دخل دولت با خرج آن نمیخواند. ارز محدود را باید به موارد لازم اختصاص دهد.
مهم ترین تبلیغ اکنون این است…
———————————–